چکیده:
تکرارهای کلامی را که دارای اجزای نحوی یکسان، الگوی قرینه و همانند هستند توازن نحوی میگویند. توازن نحوی، یعنی برخورداری
سطح و ظاهر کلام از یک الگوی نحوی مشابه و موازی که زبان را از حالت هنجار و عادی متمایز کند. هدف اینپژوهش توصیفی- تحلیلی
بررسی انواع توازن نحوی در برخی متون کلاسیک فارسی طبق طبقه بندی و تحلیل کتاب «جملاتخلاقانه» اثر ویرجینیا تافت است. انواع
گونه های توازن نحوی در متون ادبی فارسی الگوهای نحوی بسیار متنوعی دارند، اجزای نحوییکسان و الگوهای نحوی مشابه، در ایجاد
موسیقی و آفرینش زیبایی تاثیر بسیار داشته است. توازن نحوی اصطلاحیست که به شیوه های گوناگون در الگوهای منظم نحوی کلام
اطلاق میشود و در شعر، نثر و سخنرانی برای تاثیرگذاری بر مخاطب از آن استفاده میشود. در انگلیسی بحث از توازن در نحو و بلاغت به
کار رفته است، واحدهای دخیل در توازن همۀ عناصر صرفی و نحوی مانند اسم، فعل، صفت، قید، حروف ربط، جمله واره... در قالب
نقش های نحوی متفاوت هستند. توازن نحوی، ساختار ساده و پیچیده دارد. در توازن نحوی ساده فقط یک نقش دستوری به شیوة ساده
تکرار میشود. اما در توازن نحوی پیچیده نقش های نحوی گوناگون، در یک بند ترکیب میشوند که شواهد زیادی در کلیله ودمنه دارد.
براساس اصلی کلی، تنها الگوهای گرامری مشابه توازن نحوی ایجاد می کنند و نویسندگان برای ایجاد این الگوی مشابه از راهکارهایی مانند
حذف یا اضافه استفاده می کنند. در برخی جملات گلستان سعدی عامل مهم ایجاد توازن حذف است. مبحث توازن در کتاب های دستوری
فارسی چندان مطرح نشده است، ولی معادل هایی در بلاغت دارد؛ مانند موازنه، تنسیق الصفات، اعداد، قلب، ترصیع، لف ونشر، تقسیم که
عموما برای شعر به کار رفته است، از این رو این پژوهش ساخت های توازن نحوی در نثر فارسی را بررسی کرده است و بیشتر شواهد برگرفته از کتاب گلستان سعدی و کلیله ودمنه می باشد
خلاصه ماشینی:
مبحث توازن در کتاب هاي دستوري فارسي چندان مطرح نشده است ، ولي معادل هايي در بلاغت دارد؛ مانند موازنه ، تنسيق الصفات ، اعداد، قلب ، ترصيع ، لف ونشر، تقسيم که عموما براي شعر به کار رفته است ، از اين رو اين پژوهش ساخت هاي توازن نحوي در نثر فارسي را بررسي کرده است و بيشتر شواهد برگرفته از کتاب گلستان سعدي و کليله ودمنه ميباشد.
از آنجا که توازن نحوي در کتاب هاي دستوري فارسي چندان مطرح نشده است ، معادل هايي در بلاغت دارد؛ مانند موازنه ، تنسيق الصفات ، اعداد، قلب ، ترصيع ، لف ونشر، تقسيم که عموما براي شعر به کار رفته نزديک به توازن نحوي است ، از اين رو اين پژوهش قصد دارد ساخت هاي توازن نحوي در زبان فارسي را بررسيکند.
«تافت ، ٢٠٩- ٢١٠» تکرار و تعادل يکي از انواع توازن نحوي طبق دسته بندي تافت توازن نحوي «تعادل » است که در آن ساخت هاي دستوري مشابه در الگوهاي نحوي موازي مرتب سازي ميشود.
توازن گرامري پيچيده هم در تعادل نحوي به کار گرفته ميشود، اما آرايش هاي موازي ساده در جملات طولاني جامعيت بيشتري دارد، کلمات با به کارگيري يک الگوي متعادل درون جمله يکپارچگي را به وجود ميآورند.
(کليله ودمنه ، ١٣٨٨: ٢٢٥) آب کاريز و جوي چندان خوش است ، «جمله وارة پايه »/ به دريا نرسيده باشد «جمله وارة پيرو»/اگرچه و که حرف ربط «پيوند» ريتم يکي ديگر از انواع توازن نحوي طبق دسته بندي تافت ريتم است که الگوهاي موازي و ساخت هاي متناوب مشابه در آن به کار رفته است .