چکیده:
وجود حکومت و یک نظام اجتماعی، یکی از ضروریات زندگی بشر است؛ چرا که بدون آن، هرج و مرج لازم می آید. بر اساس عقیده شیعیان، وظیفه تشکیل حکومت در عصر حضور معصوم ، بر عهده امام معصوم قرار دارد، اما در عصر غیبت، با توجه به برخی از روایاتی که در مجامع حدیثی آمده است، چه بسا چنین توهمی به ذهن عده ای بیاید که هر گونه قیام و تشکیل حکومت در این عصر، از لحاظ شرعی محکوم است و مؤمنین باید تا قبل از پدیدارشدن نشانه های ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سکوت پیشه نموده و خانه نشین باشند و دست به قیام و فعالیت های سیاسی نزنند. نویسنده در این پژوهش، تلاش دارد تا اثبات کند که این روایات علاوه بر این که بعضاً دارای ضعف سند میباشند، مضمون این روایات نیز چنین عقیده ای نیست و این باور، با آیات قرآن و سایر روایات معتبر اهل بیت: نیز ناسازگار است. واژگان کلیدی
خلاصه ماشینی:
بر اساس عقیده شیعیان ، وظیفه تشکیل حکومـت در عصـر حضـور معصوم علیه السلام ، بر عهده امام معصوم علیه السلام قرار دارد، اما در عصر غیبت ، با توجه به برخی از روایاتی که در مجامع حدیثی آمده است ، چه بسا چنین توهمی به ذهن عده ای بیاید که هر گونه قیـام و تشکیل حکومت در این عصر، از لحاظ شرعی محکـوم اسـت و مـؤمنین بایـد تـا قبـل از پدیدارشدن نشانه های ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، سـکوت پیشـه نموده و خانه نشین باشند و دست به قیام و فعالیت هـای سیاسـی نزننـد.
ب) بررسی دلالت روایت تقریب استدلال به این روایت شریفه نیز مانند تقریب استدلال به روایت قبلی است ؛ یعنی حضرت علیه السلام جابر را تا زمان ظهور نشانه های قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) از هر نوع قیام و تحـرک سیاسـی منـع مـی کننـد و از آن جـا کـه جـابر خصوصیتی ندارد، بنابراین ، تمامی شیعیان تا آن دوران نباید چنـین کـاری بکننـد و لـذا هیچ گونه قیام و تحرک سیاسی در عصر غیبت جایز نیست .
اشکال دوم : با قطع نظر از این مطلب که آیا او ادعـای مهـدویت داشـته و یـا تقیـه می کرده است ، می توان همان اشکال قبل را به این استدلال نیز مطـرح کـرد؛ یعنـی ایـن روایت ، بیان گر روش و سلوک ائمه معصومین : بوده و می فرماید قیام و مبارزه بر ما واجب نیست ؛ چرا که این دوران ، آمادگی لازم برای تحرکات سیاسی را ندارد و تنها بر حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) واجب است .