چکیده:
بررسی وضعیت پیش روی صنعت نفت و گاز کشور دربارة افزایش ظرفیت تولید نفت، بیش از دو راه کلی پیش روی فعالان این صنعت نخواهد گذاشت؛ اول، انجام اکتشافات بیشتر و کشف میادین تازه؛ دوم، افزایش و بهبود ضریب بازیافت نفت از مخازن که در ادبیات نفت دنیا با عناوین“Enhanced Oil Recovery” و “Improved Oil Recovery” شناخته می شوند. افزایش چنددرصدی ضریب بازیافت، می تواند تاثیر شگرفی بر حجم تولید روزانه و درنهایت درآمد نفتی کشور داشته باشد. این مقاله بر آن است تا ضمن تحلیل و بازنمایی جایگاه این بحث در نظام قانونی و قراردادی کشور، به ویژه الگوی جدید قراردادهای نفتی ایران (IPC)، به ارائة پیشنهادهایی برای ایجاد یک بستر قراردادی مناسب دربارة این گونه پروژهها بپردازد. بررسی نظام حقوقی کشور و الگوهای قراردادی مورد استفاده (بیع متقابل و الگوی اخیر قراردادهای نفتی کشور)، گویای آن است که این قراردادها به تنهایی پاسخگوی اقتضائات و ریسک های این میادین نیست. گمان می رود پیشنهادهای ارائه شده در این پژوهش، می تواند به عنوان شرایط عمومی حاکم بر قراردادهای این حوزه عمل کرده و تامین کنندة منافع کشور در این قراردادها باشد.
considering the status of Oil and Gas Industry, for Increasing oil production capacity, there are only two ways ahead; Firstly, further exploration and discovery of new oilfields and secondly increasing and improving the oil recovery of reservoirs which is known in the industry literature as "Enhanced Oil Recovery" and "Improved Oil Recovery". Increasing the recovery rate by a few percent can have a significant impact on the daily output volume and ultimately on the country's oil revenues. This article seeks to analyze and represent the position of this concept in the legal and contractual system of the country, especially the new model of Iranian Oil Contracts (IPC), to offer suggestions for establishing a suitable contractual framework for such projects. Analysis of the legal system of Iran and the contractual models used (such as Buy-back contracts) indicate that these contracts do not meet the requirements and risks of these fields. It seems that the suggestions presented in this article could act as general conditions governing contracts in this field and serve the interests of the country in these contracts.
خلاصه ماشینی:
بررسي الزامات حقوقي و قانوني براي طراحي الگوي قراردادي مناسب پروژه هاي EOR/IOR نويد شيدائي آشتياني دانشجوي دکتري حقوق عمومي دانشکدة حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران سيد نصرالله ابراهيمي دانشيار گروه حقوق خصوصي و اسلامي دانشکدة حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران چکيده بررسي وضعيت پيش روي صنعت نفت و گاز کشور دربارة افزايش ظرفيت توليد نفت ، بيش از دو راه کلي پيش روي فعالان اين صنعت نخواهد گذاشت ؛ اول، انجام اکتشافات بيشتر و کشف ميادين تازه؛ دوم، افزايش و بهبود ضريب بازيافت نفت از مخازن که در ادبيات نفت دنيا با عناوين ”Enhanced Oil Recovery“ و ”Improved Oil Recovery“ شناخته مي شوند.
هرچند در الگوي اخير قراردادهاي نفتي ايران موسوم به «IPC»٢، توجه به مسئلة افزايش و بهبود ضريب بازيافت مورد اشاره قرار گرفته است ، اما بررسي هاي انجام شده گوياي آن است که ويژگي هاي خاص اين دست پروژه ها از قبيل نوع سرمايه گذاري (عدم قابليت انجام آن ها با الگوهاي پيمانکاري )، نوع حقوق و تعهداتي که طرف سرمايه گذار خارجي بايستي بپذيرد (در وهلة اول تعهد به فعل يا نتيجه بودن اين فعاليت ها توسط شرکت سرمايه گذار) و همچنين نوع ريسک هاي گاه سنگين و متفاوت اين پروژه ها نظير عدم دستيابي به نرخ بازيافت مورد انتظار، از نظر نوع خاص مخازن کشور که هر يک نوع خاصي از روش هاي افزايش بازيافت را اقتضا مي کند، همگي بيانگر آن است که در اين دست از پروژه ها، ضرورت طراحي يک الگوي قراردادي و يا دست کم اصول و چهارچوب هاي خاصي که در بستر آن ، حقوق و تعهدات دقيق 3 طرفين و به ويژه طرف سرمايه گذار و ريسک پذير، مشخص شده و در قالب يک بازي برد-برد که هم تأمين کنندة حقوق و منافع کشور بوده و هم تأمين کنندة پاداش مناسبي براي پذيرش ريسک و سرمايه گذاري انجام شده توسط طرف خارجي باشد، احساس مي شود.