چکیده:
عراق به مثابه «رنگینکمان اقوام و مذاهب»، محل حضور اقوام، هویتها و مذاهب مختلف در صحنه اجتماع است؛ به گونهای که تعدد اقوام و مذاهب، به صورت موزائیکی بر بافت قدرت تاثیر جدی دارد و تحولات سیاسیـ اجتماعی را در این کشور برجسته میکند. در حالی که در برخی کشورها، تعدد اقوام و مذاهب تحت یک عامل مهمتر به نقطه قوت آن کشورها تبدیل شده است،در عراق، موضوع تنوع قومیـ مذهبی به سبب وجود بازیگران دخیل متعدد و «بافت عشیرهای ـ قبیلهای جامعه»، دستاویز مداخلات شده و به قوام و دوام «منازعات داخلی» در این کشور سرعت بخشیده است. این وضعیت بهویژه پس از اشغال عراق توسط آمریکاییها و تشکیل حکومت در عراق بر مبنای «سهمیهبندیها» پیچیدهتر شده است.
سوال اساسی در این پژوهش این است که: آیا شکافهای اجتماعی و منازعات داخلی در عراق پس از آزادی موصل از یوغ داعش تشدید خواهد شد، کاهش خواهد یافت یا در همین سطح فعلی باقی خواهد ماند؟ از سوی دیگر، منازعات و شکافهای هویتی و قومیـ مذهبی پس از حکومت داعش در موصل چه بعدی پیدا میکند؟ با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، این پژوهش از نوع کاربردی است و با شیوه توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شده است. اطلاعات مورد نیاز هم با روشهای اسنادی، اطلاعات میدانی و جمعی، جمعآوری و در تحلیل نیز از روش کیفی استفاده شده است.
Iraq, as the "rainbow of ethnicities and religions", is the place where
different ethnicities and religions are present in the community; In such a
way that the multiplicity of ethnicities and religions highlights the context of
power and socio-political developments in this country and is in the form of
a mosaic. While in some countries, the multiplicity of ethnicities and
religions under a more important factor has become the strength of those
countries. In Iraq, the issue of ethnic-religious diversity, due to the presence
of multiple actors involved and the "tribal fabric of society," has become a
pretext for intervention and has accelerated the consistency and persistence
of "internal conflicts" in the country. This situation has become more
complicated, especially after the American occupation of Iraq and the
formation of a government in Iraq based on "quotas".
The key question in this study is: Will the social divisions and internal
conflicts in Iraq intensify, decrease or remain at the current level after the
liberation of Mosul from the ISIS? On the other hand, what is the dimension
of identity and ethnic-religious conflicts and divisions after the rule of ISIS
in Mosul? Due to the nature of the research topic, this research is of applied
type and has been written in a descriptive-analytical manner. The required
information has been collected by documentary methods, field and collective
information, and qualitative method has been used in the analysis.
خلاصه ماشینی:
در واقع، برای بررسی سطح و بعد منازعات داخلی و شکافهای اجتماعی، ابتدا باید عراق را از لحاظ ترکیب قومیـ مذهبی شناخت: ترکیب قومی- مذهبی عربها, 75ـ 85 درصد کردها, 15ـ20 درصد ترکها، آشوریان و دیگران, 5 درصد در اکثر کتاب های جغرافیایی و جمعیت شناختی در خصوص عراق، در نگاهی کلی به اوضاع مذهبی و قومی عراق آورده شده است که عراقیها در آغاز تشکیل این کشور، ملت یا گروه سیاسی واحدی نبودند و اهل عراق به طور عمده به سه قومیت منتسب بودند: عرب، کرد، ترکمان و همچنین بخش چهارمی وجود داشت که عبارت بود از کسانی که کشور خود را ترک کرده و برای تبرکجویی در شهرهای مقدس عراق ساکن شده بودند.
مسلم است در اوضاع قبل از آزادسازی موصل، بخشی از کُردها با اعراب اهل سنت (پارتی و برادران النجیفی) همکاریهایی داشتند، ولی در سطح استراتژیک در آینده، این همکاریها به سبب توسعهطلبی ارضی کُردها تداوم نخواهد یافت؛ بهویژه اظهاراتی از مقامات مسئول کُردی درباره عقبنشینی نکردن از مناطق تصرفشده ـ که با خون تصرف شدهاند ـ شنیده شد که احتمال درگیریهای آینده میان کرد و عرب سنی را تشدید میکند.
از بعد سیاسی،به نظر میرسد از جمله دلایل مهم نزدیکی کرد و عرب سنی، ارادهای جدی میان برخی از بازیگران برای به حاشیه راندن حشد شعبی پس از آزادسازی موصل است که به صورت عملیاتی وجود دارد.