چکیده:
انسان موجود چند بعدی و دارای توانمندیهای بالقوه فراوانی است که با شناخت و اکتشاف و فعلیت دادن به آنها، توانمندیهای پنهان و باطنی انسان رخ مینماید و موجب اعجاب میشود. بندگی خدا و نزاهت نفس و کنترل ابعاد مادی تحت سیطره و قیادت ابعاد روحی و معنوی، تواناییهای شگرف و محیرالعقولی را از انسان نمایان میکند و ابعاد الهی نهفته انسان متعبد را جلوهگر میسازد. در مسیر تکامل معنوی با ریسمان بندگی انسان عروج یافته و رنگ خدایی گرفته و انانیت نفاسی او شکسته و غایب میشود و بّعد ربانی او طلوع میکند و با ارتقای وجود در عالم خلقت، کارهای خدایی انجام میدهد که صدور کرامت از آن جمله است. سیر استکمالی انسان در عبودیت بهمقام منیع ولایت منتهی میگردد. در مقام سرسپردگی کامل بهحق، افعال انسان تحت مدیریت الهی و ربانی قرار گرفته و تفویض طرفینی محقق میشود. انسان امور خود را بهحق میسپارد و خود را تحت تدبیر او قرار میدهد و بهدنبال این امر خداوند با فضل و کرم، قدرت خلاقه و تکوینی در خارج از عالم نفس بهاو عطا میکند. این خلاقیت در عرف عرفا بهکرامت اولیا و معجزات انبیا تعبیر میشود. کرامت و صدور افعال غیرعادی از اولیا مورد تایید نصوص معتبر دینی و اندیشمندان اسلامی است. در مقاله پیشرو ضمن اعتباربخشی بهاین بعد انسانی با استناد بهنصوص و متون دینی و قرآنی، نحوه و ساز و کار صدور کرامت بیان شده است و از کلمات بزرگان تعلیم یافته در مکتب وحی استشهاداتی ذکر گردیده است.
Manis a multi-dimensional creature with many potential capacities the recognitionand realiziations of which unfolds these hidden and innate capacities andbrings about wonder. Servitude of God, purification of soul and controlling thematerial aspect reigned by spiritual dimensions disclose these wonderful andincredible capacities of man and reveal the hidden divine aspect of theservant. In the way of spiritualevolution of man through servitude of God, he ascends to heaven, becomesdivinely, his egoism disappears, and through the promotion of soul in the universe,performs divinely deeds such as implementing a wonder. In absolute surrender toGod, Man’s deeds adopt divine management and a bilateral commitment ofaffairs occurs. Man commits his affairs to God and submits himself todivine measure and as a result, God bestows on him an evolutionary and acreationary power just beyond the realm of the soul. This creativity is called thewonder of the saints and the miracle of the prophets by the mystics. Performing a miracle and implementing ofsupernatural acts is verified by credible religious texts and Islamic thinkers.In the current study, this human dimension is validated by relying on religiousand Quranic texts and contents. Also, the mechanism of doing wonder (miracle)is explained and some proofs are submitted on it from the words of religious thinkers.
خلاصه ماشینی:
در مسير تکامل معنوي با ريسمان بندگي انسان عروج يافته و رنگ خدايي گرفته و انانيت نفاسي او شکسته و غايب مي شود و بعد رباني او طلوع مي کند و با ارتقاي وجود در عالم خلقت ، کارهاي خدايي انجام مي دهد که صدور کرامت از آن جمله است .
ابن سينا در اشارات و تنبيهات در بيان مقامات منحصربه فرد عرفا به صدور کرامت از نفس پاک آنها تصريح ميکند؛ ان للعارفين مقامات و درجات يخصون بها و هم فيحياتهم الدنيا دون غيرهم ، فکانهم وهم في جلابيب من ابدانهم قد نضوها و تجردوا عنها الي عالم القدس و لهم امور خفيۀ فيهم و امور ظاهرة عنهم ، يستنکرها من ينکرها و يستکبرها من يعرفها؛ عارفان در زندگي دنيوي داراي مقامات و درجاتي هستند که مخصوص آنان است و در غير آنها يافت نميشود، گويي عرفا در حالتي که درون پوشش تنهايي خويش قرار دارند، آن پوشش را کنده و به عالم قدس و تجرد قدم نهاده اند، عارفان از اموري که نزد آنان سري و نهان است و از اموري که از آنان ظاهر و پديدار ميگردد برخوردارند.
خواجه محمد پارسا از شارحين فصوص با عطف توجه به مطلب ابن عربي ، کرامت را به شکل خاصي توجيه مينمايد: بالوهم يخلق کل انسان في قوة خياله ما لا وجود له الا فيها و هذا هو الامر العام و العارف يخلق بالهمۀ ما يکون له وجود من خارج محل الهمۀ و لکن لا يزال الهمۀ تحفظه ؛ هر انساني با قوه خيال چيزي را ميآفريند که وجودي جز عالم خيال انسان ندارد و اين امر تواني عمومي است و عارف با همت خود ميآفريند چيزي که در خارج از همت است (عالم خارج ) و همت همواره نگهدارنده او است (پارسا، ١٣٦٦: ١٧٩).