چکیده:
زمینه و هدف: تصویر یکی از مهمترین ارکان تولید هنری در ادبیات است. تحلیل تصویرپردازی شاعر به شناخت سبک هنری و نظام فکری وی مینجامد. در این پژوهش تلاش شده است ساختار تصویرپردازی خواجوی کرمانی بررسی شود؛ در همین راستا با نگاهی به محور عمودی و افقی در غزلیات دیوان خواجوی کرمانی، مطالعات صورت گرفته است. در تحلیل بسامد و توضیح فراوانی انواع تصویر، به جزئیات سبک هنری و فکری شاعر که به یک کل منسجم تصویری در محور عمودی و افقی تصاویر منجر شده است، پرداخته میشود.
روش مطالعه: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است.
یافته ها: تصویر در دیوان خواجوی کرمانی عنصری قوی برای بیان مضامین گوناگون بویژه مضامین عاشقانه و عارفانه است. بیشترین ابزاری که شاعر بوسیلۀ آنها به تصویرسازی در غزلیات پرداخته است، صنایع بیانی شامل تشبیه، استعاره و کنایه و صنایع بدیعی شامل تلمیح، تضاد، پارادوکس، و ایهام است و درصدر آنها تشبیه قرار دارد. بسامد بالای کاربرد این ابزار در تصویرپردازی بدلیل امکان ایجاد تصورات و تجسم ابعاد چندگانۀ مفاهیم عاشقانه و عارفانه است.
نتیجه گیری: در محور افقی تصاویر شعری خواجو بیشتر از مصادیق عینی استفاده شده است و گاه نیز تصاویر با بکارگیری مفاهیم انتزاعی ساخته و پرداخته شده است. خواجوی کرمانی از معدود شاعران سبک عراقی است که محور عمودی شعرش بسیار قوی است. در برخی غزلیات خواجو، وابستگی عاطفی و اندیشگی شاعر باعث بازگشت و تصویرگری مجدد از یک شیء، واژه یا موتیف میگردد. گاه نیز در شعر او با تزاحم تصاویر مواجه میشویم که البته موجب ثقل معنی نگشته است. این امر هم در محور افقی و هم عمودی رخ داده و بار بلاغی شعر او را دوچندان ساخته است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Image is one of the most important pillars of art production in literature. The analysis of the poet's imagery leads to the recognition of his artistic style and intellectual system. In this research, an attempt has been made to study the imaging structure of Khaju Kermani; In this regard, studies have been done by looking at the vertical and horizontal axis in the lyric poems of Khaju Kermani. In analyzing the frequency and explaining the frequency of different types of images, the details of the poet's artistic and intellectual style, which has led to a coherent whole of the image in the vertical and horizontal axis of the images, are discussed.
METHODOLOGY: This research was conducted by descriptive-analytical method.
FINDINGS: The image in Khaju Kermani's divan is a strong element for expressing various themes, especially romantic and mystical themes. Most of the tools used by the poet to illustrate in sonnets are expressive industries such as simile, metaphor and irony, and novel industries such as allusion, contradiction, paradox, and ambiguity, and simile is at the top of them. The high frequency of application of this tool in illustration is due to the possibility of creating images and visualization of multiple dimensions of romantic and mystical concepts by these industries.
CONCLUSION: In the horizontal axis of images, more objective examples have been used and sometimes images have been made and processed using abstract concepts. Khajavi Kermani is one of the few Iraqi style poets whose vertical axis of poetry is very strong. In some of Khaju's lyric poems, the poet's emotional attachment and thought cause a return and re-illustration of an object, word or motif. Sometimes in his poetry we encounter a conflict of images, which of course has not caused the weight of meaning. This has happened both in the horizontal and vertical axis and has doubled the rhetorical burden of the poem.
خلاصه ماشینی:
تحليل ساختاري تصوير در غزليات خواجوي کرماني 1 زهره صارمي ١، مهدي محقق *٢، ماه نظري ١- گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشکده ادبيات و زبانهاي خارجي، واحد کرج ، دانشگاه آزاد اسلامي، کرج ، ايران .
تصوير، چه در تعريف سنتي که در بياني کلي «صور خيال » ناميده ميشود و چه در نقد نو که بعنوان عنصري قدرتمند و مستقل به آن پرداخته شده است ، «به تصرف ذهني شاعر در مفهوم طبيعت و انسان و اين کوشش ذهني او براي برقراري نسبت ميان انسان و طبيعت اطلاق ميشود» (صور خيال در شعر فارسي، شفيعيکدکني: ص ٢).
در اين مقاله تلاش شده است با بررسي شگردهاي تصويرپردازي، غزليات خواجوي کرماني را بر اساس محور عمودي و افقي شعر و خصوصيات و ويژگيهاي بدست آمده مورد تحليل قرار داد.
تصوير در محور افقي غزليات خواجو تصاوير ساخته شده بر پايۀ تشبيه : خواجوي کرماني در شعر خود رويکرد قدرتمندانه اي به عناصر خيال و تصويرگري دارد.
اين کلمه بارها در شعر فارسي براي خلق ايهام تناسب بکار گرفته شده است : نور نبود هر دروني که در وي مهر نيست آتشي چون برفروزي خانه روشنتر شود (ديوان خواجو: غزل ١١٠) در بيت زير واژة «تر» ايهام دارد.
بر اساس يافته هاي اين پژوهش ميتوان به سؤال اصلي پژوهش پاسخ داد که بيشترين ابزاري که شاعر بوسيلۀ آنها به تصويرسازي در غزليات پرداخته است ، صنايع بياني مانند تشبيه ، استعاره و کنايه و صنايع بديعي همچون تلميح ، تضاد، پارادوکس ، و ايهام است و درصدر آنها تشبيه قرار دارد.