چکیده:
شهرهای جدید، اجتماع و شهرهای برنامهریزی شدهاند که تمام جنبههای توسعه پیش از ساختوساز آنها آغاز میشود. افزایش جمعیت کلانشهرهای کشور بهخصوص تهران، توسعه کالبدی این شهرها را در مسیری غیرمعقول قرار داده است و زندگی شهروندان و اقشار تازه شهرنشین شده را با معضلات تازه مواجه ساخته است. بر این اساس هدف این تحقیق ارزیابی شاخصهای اثر گذار در شهرهای جدید پردیس و هشتگرد میباشد. تحقیق حاضر با توجه به ماهیت موضوع و هدف کلی آن، از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و با ابزار پرسشنامه به تعداد 100 نفر انجام گرفته است. متغیرها در 4 بخش اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و اوقات فراغت مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. در سنجش میزان کیفیت زندگی از تحلیل مسیر و رگرسیون استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد یک واحد تغییر در انحراف معیار متغیر اختلاط عملکرد و فعالیت و سازگاری فعالیتها، باعث میشود تا انحراف معیار متغیر وابسته (عرصه عمومی بافت فرسوده) به اندازه 83 و 77 درصد تغییر کند. نتایج پژوهش نشان میدهد متغیر اوقات فراغت تنها متغیری بوده است که توانسته است تنها بهصورت مستقیم بر کیفیت زندگی تاثیر بگذارد. البته چون این متغیر بلافاصله بعد از متغیر کیفیت زندگی وارد معادله شده و بهعنوان متغیر وابسته میانی (درونی) در نظر گرفته شده است، بنابراین تاثیر غیرمستقیم بر روی کیفیت زندگی نداشته است.
New towns are communities and planned cities where all aspects of development begin before construction. The increase in the population of the country's metropolises, especially Tehran, has put the physical development of these cities in an unreasonable direction and has faced new problems for the lives of citizens and newly urbanized groups. Accordingly, the purpose of this study is to evaluate the effective indicators in the new towns of Pardis and Hashtgerd. The present study, according to the nature of the subject and its general purpose, is descriptive and analytical and was conducted with a questionnaire of 100 people. The variables were evaluated in 4 sections: social, cultural, infrastructure and leisure. Path analysis and regression were used to measure the quality of life. Findings show that a unit change in the standard deviation of the variable of mixing performance and activity and compatibility of activities, causes the standard deviation of the dependent variable (general area of worn tissue) to change by 83 and 77%. The results show that the leisure variable was the only variable that could only directly affect the quality of life. Of course, because this variable enters the equation immediately after the quality of life variable and is considered as an intermediate (internal) dependent variable, so it has no indirect effect on quality of life. Key words: New town, Hashtgerd, Pardis, path analysis..
خلاصه ماشینی:
به عبارتي روشن تر، شهرهاي جديد احداث شده در قبل از انقلاب عمدتاً از کارکردهاي صنعتي و مرکزيـت اداري - سياسي استاني برخوردار بوده اند، درصورتي که از دلايل و اهداف اصلي ايجاد شـهرهاي جديـد پـس از انقـلاب مي توان جذب سرريز جمعيتي شهرهاي بزرگ و شهرهاي اشباع شده از جمعيت ، به ويژه مادرشهرهاي استاني نام برد کـه بيشتر تحت تأثير برآوردهاي بعضاً اغراق آميز حجم جمعيت کشور مبتني بر نرخ رشد بالاي جمعيتي اوايـل دهـه ٦٠ بـوده است (علوي ، عزيزي ، & خلج ، ١٣٩٣).
در دوره قبـل از انقـلاب اسـلامي ، برنامه مدون و منظمي در برنامه ريزي و طراحي شهرهاي جديد وجود نداشت و آنچه به نام شـهرک يـا شـهرهاي جديـد عنوان شده ، بيشتر در ارتباط با نيازها و سياست ها و برنامه هاي توسعه صنعت نفت يا برنامـه هـاي صـنعتي ، و بـه صـورت شهرکهاي بيشتر مسکوني صورت گرفته اسـت ، پـس از انقـلاب اسـلامي ، شـهرهاي جديـد بـا اهـدافي ماننـد، اصـلاح ساختارهاي فضايي، مناسب سازي کاربري منابع طبيعي ، جلوگيري از تمرکزگرايي، فرايندي نـوين و رو بـه تکامـل تلقـي مي شود (داداش پور & اکبرنيا، ١٣٩٢).
(١٩٧٩) Gratton در مقاله اي با عنوان تنوع صنعتي در شهرهاي جديـد، درجـه تنـوع اشـتغال صـنعتي را در ٢٨ شـهر جديد با استفاده از تجزيه وتحليل رگرسيون و ضريب جيني اندازه گيري کرد؛ نتايج پژوهش يادشـده نشـان مـي دهنـد کـه تنوع صنعتي متناسب با جمعيت شاغل در شهرها توزيع شده و از ويژگي هاي مهم ايـن شـهرها، تنـوع صـنعتي آنهاسـت (امان اله پور، نظم فر، & غفاري ، ١٣٩٨).