چکیده:
ادیان ابراهیمی طبیعت را مسخّر برای انسان میدانند. بدینروی، نسبت به بحرانهای زیستمحیطی مورد اتهام قرار گرفتهاند. این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی کوشیده مسئله شان اخلاقی محیطزیست از نگاه اسلام و مسیحیت را با رویکرد تطبیقی بررسی کند. مسیحیت و اسلام قطعا شان اخلاقی مستقلی برای محیطزیست قابل اثبات نیستند؛ اما محیطزیست ازیکسو، به سبب داشتن مطلوبیت که یکی از عناصر ارزش اخلاقی است و از سوی دیگر، به سبب مسئولیت اخلاقی که هر دو دین بر عهده انسانها قرار دادهاند، تنها اثبات شان اخلاقی غیرمستقل برایش ممکن است. اما با مراجعه به متون مقدس اسلام و مسیحیت، درمییابیم که اسلام در اثبات شان اخلاقی غیرمستقل برای محیطزیست جامعتر و دقیقتر عمل کرده است. نتیجه اینکه اتهام واردشده به این ادیان رد میشود و برتری اسلام در این زمینه ثابت میشود.
Abrahamic religions consider nature to be disposed for humans. Therefore, they have been accused of environmental crises. This article presents a comparative analysis of the moral dignity of the environment from the perspective of Islam and Christianity. Definitely an independent moral dignity cannot be proved for environment in Christianity and Islam; rather only a non-independent moral dignity may be proved for environment, because it is desirable on the one hand - which is one of the features of moral values – and because of the moral responsibility that human undertake in both religions, on the other hand. Referring to the sacred texts of Islam and Christianity, I found that Islam has acted more comprehensively and accurately in proving the non-independent moral dignity of the environment. My result is that I reject the mentioned accusation against Abrahamic religions and I prove the superiority of Islam in this field.
خلاصه ماشینی:
مسيحيت و اسلام قطعاً شأن اخلاقي مستقلی براي محيطزيست قابل اثبات نيستند؛ اما محيطزيست ازیکسو، به سبب داشتن مطلوبيت که يکي از عناصر ارزش اخلاقي است و از سوی ديگر، به سبب مسئوليت اخلاقي که هر دو دين بر عهده انسانها قرار دادهاند، تنها اثبات شأن اخلاقي غيرمستقل برايش ممکن است.
محيطزيست، شأن اخلاقي، انسانمحوري، مسئوليت اخلاقي، اسلام، مسيحيت مقدمه يکي از متعلقهاي رفتارهاي انسان محيطزيست و اجزاي آن است که ميتوان ادعا کرد هرروزه به اشکال گوناگونی اين ارتباطها و رفتارها و حتي بالاتر، تأثير و تأثرها در محيط پيراموني ما رخ ميدهد و شايد در نگاهي سطحي، امري عادي به نظر بيايد و شايد تأثيري را که محيطزيست بر انسانها ميگذارد امري طبيعي و مرتبط با طبيعت موجودات يا غريزه موجودات زنده آن بدانيم، اما تأثيري که آدميان بر محيطزيست ميگذارند و برخورد و رفتار آدمي با محيطزيست نيز منبعث از نوع نگاه او به محيطزيست است.
در حقيقت، ناآشنايي انسانها با وظايف اخلاقي خود در قبال محيطزيست که از جهانبيني آنان نشئت ميگيرد، و پايبند نبودن ايشان، آنها را به اين ورطه کشيده و باز شدن اين گره ـ دستکم ـ در حوزه نظري در گرو مشخص شدن جايگاه و شأن اخلاقي محيطزيست است.
وظيفه انسانها در برابر محيطزيست از ديدگاه اسلام دين مبين اسلام در زمينه شأن اخلاقي و حقوق محيطزيست و اجزاي آن، حرفهاي زيادي براي گفتن دارد، به حدي که نميتوان به همه آيات و روايات و آراء در اين نوشتار پرداخت.