چکیده:
آنچه که در مطالعات مرتبط با سلفیهای جهادی مورد توجه محققان قرار نمیگیرد، تناسب تفکر و نگرش آنها با شرایط زمانه است؛ دوره پسامدرن شیوه اندیشیدن خاص خود را میطلبد، همانگونه که ابزار و لوازم مواجهه و مقابله با تهدیدات نیز تغییر کرده است. باید بررسی کرد که در شرایط کنونی شیوه نگرش سلفیهای نسبت به خود و محیط بیرونی چیست و چه عاملی آنها را به تکثیر و تکثر روزافزون کشانده است؟ از اینرو، این تحقیق مبانی اصلی گسترش سلفیگرایی جهادی را در دو عامل فکری و محرک بیرونی مورد مطالعه قرار داده و پیامدهای آن را پراکندگی هرچه بیشتر این گرایش و ناتوانی در کنترل و مقابله با آن توسط جامعه بینالمللی دانسته است. برای تبیین این فرضیه که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته، ابتدا با استفاده از نظریه و استعاره ریزوم مبنایی برای گذار از مرجعیتمحوری به خودمرجعی در بین جهادیهای سلفی چارچوبی تدارک دیده است تا گذار فکری آنها از اتّباع از مجتهدین به اتّباع مستقیم از نص را نشان دهد و سپس از تهاجم نظامی غرب به جوامع اسلامی به عنوان محرک بیرونی برای تحریک و تکثیر گروههای سلفی جهادی بهره گیرد. مقاله در نهایت به این نتیجه رسیده است که تنها راه فوری خشکاندن ریشه و امکان زیست آنها مسدود کردن دسترسیشان به منابع مالی، تجهیزات، نیروهای انسانی و اطلاعات است و امکان تغیر افکار آنها در حال حاضر وجود ندارد.
Whatever in the researchers studying don't be attention on the Jihadi
Salafism is the relation between the thinking and the situation of the
epoch; postmodern era needs own special thinking, like tools and
necessaries of the encounter with threats have been shifted. Ought to
study that Salafists how thinking on external circumference and which
factor have increased and abounded them in this era? This research
have been studied the bases of the escalation of Jihadi Salafism on two
conceptual and external motive factors, and have seen it consequences
in ever far-flung of this trend and international society's debility on
control and counter with them. For explain this hypothesis that have
been fulfill by descriptive-analytical method, first have been used
from rhizome metaphor as framework to transition from authoritybase
on self-ruling in Salafism, until be shown the Salafi conceptual
transition from imitation from clergymen to direct imitation from the
exact text. And then, has been used from west military invasion on
Islamic society as external motive and duplication of the Jihadi
Salafism groups. Finally, have been suggested this conclusion that the
only solution to dry theirs life possibilities is the factors such as no
access to financial resources, equipment, manpower and information.
خلاصه ماشینی:
بايد بررسي کرد که در شرايط کنوني شيوه نگرش سلفيهاي نسبت به خود و محيط بيروني چيست و چه عاملي آن ها را به تکثير و تکثر روزافزون کشانده است ؟ ازاين رو، اين تحقيق مباني اصلي گسترش سلفي گرايي جهادي را در دو عامل فکري و محرک بيروني موردمطالعه قرار داده و پيامدهاي آن را پراکندگي هرچه بيشتر اين گرايش و ناتواني در کنترل و مقابله با آن توسط جامعه بين المللي دانسته است .
براي تبيين اين فرضيه که به روش توصيفي – تحليلي صورت گرفته ، ابتدا با استفاده از نظريه و استعاره ريزوم مبنايي براي گذار از مرجعيت محوري به خود مرجعي در بين جهاديهاي سلفي چارچوبي تدارک ديده است تا گذار فکري آن ها از اتباع از مجتهدين به اتباع مستقيم از نص را نشان دهد و سپس از تهاجم نظامي غرب به جوامع اسلامي به عنوان محرک بيروني براي تحريک و تکثير گروه هاي سلفي جهادي بهره گيرد.
همان گونه که ذکر شد، کتب و مقالات زيادي نيز به زبان فارسي نوشته شده اند که عمدتاً با اتکا به مبناي فکري سلفي ساختار و تشکيلات آن ها را موردبررسي قرار داده اند اما از منظر نظام و منظومه فکري متأخر و متناسب با شرايط پسامدرن تلاشي صورت نگرفته است ؛ بنابراين ، آنچه در اين تحقيق اهميت دارد و آن را از بقيه تحقيقات متمايز ميکند، بررسي مبناي فکري سلفيها و چگونگي تحريک آن ها در قالب «جهادي» است که بيمحابا رنگ و صبغه خشونت و خونريزي به خود ميگيرد.