چکیده:
هدف از پژوهش حاضر تخمین تاثیر درآمدهای رانتی مشتمل بر رانت استراتژیک و رانت منابع طبیعی بر روی ظرفیت دولت در کشورهای متعلق به گروه بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه طی سنوات 2002 الی 2017 بوده است. جهت تخمین تاثیر درآمدهای رانتی بر روی ظرفیت دولت، در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون مقطعی مبتنی بر تخمین زننده مربعات حداقلی معمولی (OLS) مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین روشهای متفاوتی برای بررسی ثبات نتایج و حل مشکل درونزایی استفاده گردیدهاند. با توجه به اینکه دادههای مربوط به درآمدهای ناشی از رانت منابع طبیعی بسیاری از کشورها برای بازه زمانی پس از 2017 موجود نمیباشند، بازه زمانی پژوهش از سال 2002 الی 2017 لحاظ گردیده است. مبتنی بر یافتههای پژوهش درآمدهای رانتی از عوامل تاثیرگذار بر شکلگیری ظرفیت دولت در کشورهای متعلق به گروه بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه طی سنوات 2002 الی 2017 بوده به نحویکه طی بازه زمانی پژوهش رانت استراتژیک دارای تاثیر مثبت و رانت منابع طبیعی دارای تاثیر منفی بر روی ظرفیت دولت بوده است. یافتههای پژوهش حاضر بیانگر این امر است که درآمدهای رانتی به عنوان یکی از منابع درآمدهای عمومی دولتها، متغیری تاثیرگذار بر روی ظرفیت دولت در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه میباشند. البته بایستی این موضوع را مد نظر قرار داد که گروههای متفاوت درآمدهای رانتی، تاثیرات متفاوتی را بر روی ظرفیت دولت دارا بودهاند. یافتههای پژوهش حاضر بیانگر این مهم است که پس از نشست پاریس در سال 2005 با موضوع اثربخشی کمکهای توسعهای و اتخاذ رویکردهای اصلاحی توسط نهادهای بینالمللی فعال در حوزه توسعه، رانت استراتژیک دارای پیامدهای مثبت بر روی ظرفیت دولت در کشورهای متعلق به گروه مذکور گردیده است. اما در ارتباط با تاثیر منفی رانت منابع طبیعی بر روی ظرفیت دولت، شرایط نسبتا پیچیدهتر بوده و انجام اصلاحات مورد نیاز با چالشهای حوزه اقتصاد سیاسی حکومتها مواجه میباشد. به نحویکه به دلیل وجود پدیده نفرین منابع طبیعی، نخبگان سیاسی و حکمرانان در این کشورها عمدتا دارای انگیزه مورد نیاز جهت انجام اصلاحات مورد نیاز نبوده و عمدتا کشورهایی موفق به مدیریت رانت منابع طبیعی به سوی پیامدهای سازنده گردیده که پیش از دستیابی به رانت منابع طبیعی زیرساختها و نهادهای حکمرانی مطلوب در آنها ایجاد شده باشد.
The objective of current study is to evaluate the impact of the rentier income including strategic rent and natural resource rent on the state capacity in Emerging Markets and Developing Economies (EMDEs) from 2002 to 2017.Method: To estimate the impact of unreaned income on the state capacity, cross-sectional regression analysis is used in this research project by adopting the Ordinary Least Square (OLS) method. Besides, various methods are used for robustness check and addressing the Endogeneity problem. Based on the findings of this research project, unearned income is one of the influential determinants of the state capacity formation in Emerging Markets and Developing Economies (EMDEs) from 2002 to 2017. In the mentioned years, strategic rent had had a positive impact on the state capacity and natural resource rent had a negative impact on the state capacity.Findings of this research project proves that unearned income as one the main source of public revenue is an influential determinants of the state capacity in Emerging Markets and Developing Economies (EMDEs) from 2002 to 2017. Although, we have to consider that two main categories of the unearned income has different impacts on the state capacity in the mentioned countries. Findings of this research project proves that after the Paris declaration in 2005 about the aid effectiveness and adopting reform policies by aid donors, strategic rent has had a positive impact on the state capacity in the Emerging Markets and Developing Economies (EMDEs). On the other hand, regarding the negative influence of natural resource rent on the state capacity, the situation is more complicated. Because of the natural resource trap phenomenon, defining required incentives for political elites and governors in these countries is very difficult. According to the findings of the cross-sectional regression analysis, oil rent is the main cause of natural resource curse in Emerging Markets and Developing Economies (EMDEs).
خلاصه ماشینی:
پـژوهش حاضـر بـر روي درآمـدهاي 1 - Institutionalism Approach 2 - Multilateral Aid Donors 3 - Under-Developed Countries 4 - Developing Countries 5 - State Capacity 6 - Public Revenue 7 - Modern Fiscal Sociology 8 - Rudolph Goldscheid 9 - Joseph Schumpeter رانتي به عنوان يکي از اصليترين منابع عمومي درآمد دولت در بسياري از اقتصادهاي نوظهـور و کشورهاي در حال توسعه ١ تمرکز داشته و تلاش خواهد نمود تا تاثير دو گروه اصلي از درآمـدهاي رانتي شامل رانت استراتژيک ٢ و رانت منابع طبيعي ٣ را بر روي ظرفيت دولت در اين کشورها طي سنوات ٢٠٠٢ الي ٢٠١٧ ارزيابي نمايد.
کـارل (١٩٩٧) و مور (١٩٩٨) اينگونه بيان ميکنند که کمک هاي خـارجي از طريـق کـاهش وابسـتگي نخبگان سياسي به شهروندان براي تامين درآمد عمومي، منجر به ايجاد مانع جهت تحقق اهداف 1 - Strategic Rent 2 - Natural Resource Rent 3 - Development Aid and Grants 4 - Brautigam 5 - Lancaster 6 - Djankov 7 - Montalvo 8 - Querol 9 - Grossman توسعه ميشوند.
"رانت منابع طبيعي (درصد از توليد ناخالص داخلي)٦" رايـج تـرين شـاخص مـورد اسـتفاده بـراي اندازه گيري رانت منابع طبيعي است (مسي، ساوويا و سن ، ٢٠١٨) که در اين پـژوهش بـه عنـوان 1 - Government Effectiveness (GE) 2 - Explanatory Variables 3 - Control Variables 4 - Net Official Development Assistance (ODA) Received (% of GNI) 5 - Net Official Development Assistance (ODA) Received (% of GDP) 6 - Natural Resource Rents (% of GDP) دومين متغير توضيح دهنده مورد استفاده قرار گرفته اسـت .