چکیده:
اقدام عملی برای مقابله با ظلم، به رهبرانی آگاه و مقتدر نیازمند است. قاسم سلیمانی از چهرههای موفق رهبری مقاومت در عرصه بینالمللی بود و تداوم راه مقاومت، مستلزم وجود چنین افرادی است. هدف این پژوهش، تئوریزه نمودن الگوی رهبری شهید سلیمانی از فرماندهی مقاومت، تا شکلگیری مکتب سلیمانی بود. این پژوهش از نظر هدف، توسعهای و از نظر شیوه اجرا، کیفی است. جامعه آماری پژوهش را دیدگاههای خبرگان حکمرانی درباره شهید سلیمانی از شهادت او تا اولین سالگرد آن تشکیل دادند. دادهها با تکنیک تحلیل تم بررسی و الگوی پژوهش آشکار شد. به مصداق فرمایش امامعلی(ع)؛ «و تنها با سخنانی که خدا درباره شایستگان بر زبانهای بندگان خود روان میکند میتوان به شایسته بودن آنان پی برد»، و به دلیل استناد به بنیانهای نظری و تجربی پذیرفته شده و تبعیت از روش علمی در نگارش، این پژوهش ادّعای روایی متون و روش بررسی را دارد. بهعلاوه، تبعیت از روش علمی، بهانضمام روایت معقول، منطقی و باورپذیر از الگوی پژوهش، گواه پایایی پژوهش است. پژوهش نشان داد که شهید سلیمانی، به جای تلاش برای وفادار نمودن پیروان به خودش، آنها را به آرمانِ جهانی عاری از ظلم و پایبند به ارزشهای انسانی وفادار نمود؛ به جای متکی ساختن پیروان به خود، آنها را به خودباوری ترغیب نمود؛ به جای وابسته نمودن آنها به پاداشهای بیرونی، بر انگیزههای درونیشان هدایت نموده و بهعنوان رهبر، چنان مخلصانه کوشیده که پایهگذار مکتبی شده که تداوم راهش را در سه سطح فردی، ساختاری و فرهنگی، تضمین نموده است.
Practical action to combatoppression requires knowledgeable and powerful leaders. QassemSoleimani was one of the most successful figures in leading the resistance in the international arena, and the continuation of the path of resistance requires the existence of such people. The purpose of this study was to theorize the leadership model of Martyr Soleimani from the command of the resistance to the formation of the Soleimani school. The statistical population of the study consisted of the views of ruling experts about Martyr Soleimani. Data were analyzed by theme analysis technique. According to the order of Imam Ali (AS); "And only with the words that God speaks about the worthy in the languages of His servants can we realize their worth", and because ofthe citation of accepted theoretical and empirical foundations and adherence to the scientific method in writing, this research claims the validity of texts and methods. Has a review. In addition, following the scientific method, as well as a reasonable, logical and believable narrative of the research model, is a proof of the reliability of the research. Research has shown that Martyr Soleimani, instead of trying to make his followers loyal to him, made them loyal to a world committed to human values; Instead of making his followers dependent on himself, he encouraged them to be self-confident; Instead of attaching them to external rewards, he guided their inner motives and, as a leader, worked so sincerely to establish a school that ensured continuity at three levels: individual, structural, and cultural.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه هدف اين تحقيق ، تصـويرپردازي از الگوي رهبري حاج قاسـم سـليماني به عنوان يک رهبر واقعي موفق در حوزه مقاومت اسـت ، منطقا در بررسـي پيشـــينـه بـايـد بـه مطـالعـاتي پرداختـه شـــود کـه تلاش نموده انـد تـا الگوي رهبري شـخصـيت هاي برجسـته و رهبران بزرگ تاريخ را براسـاس رفتارهاي آن ها در دنياي واقعي، تئوريزه نمـاينـد.
شـهيد قاسـم سـليماني، به عنوان يک چهره موفق بين المللي در عرصـه رهبري، نمونه بسـيار مناسـبي براي بررسـي سـبک رهبري اسـت و با توجه به اينکه تاکنون پژوهشـي به شـيوه نظام مند و علمي، به بررسـي رهبري او نپرداخته ، اين پژوهش بر الگوي رهبري او متمرکز شده است .
«شـايسـتگي» که دربردارنده مهارت هاي فني و ميان فردي 25 Jim Collins 26 Podsokoff 27 Kontz & O’Donnel 28 Wankel & Stoner 29 Ghoshal 30 Authentic Leadership 31 Tan & Tan اســـت ؛ «ثبـات » ـبه معنـاي عـدم تنـاقض بين حرف و عمـل (مـک گريگور٣٢، ١٩٦٧، ص ١٦٤)؛ «وفاداري» به معناي عدم سـودجويي فرصـت طلبانه از ديگران و «گشـودگي» به معناي بيان حقيقت ، ابعاد ديگر اعتماد را تشکيل ميدهند که همه آن ها براي رهبري اهميت دارند(اشــنايدر و توماس ٣٣، ١٩٩٣).
به مصــداق فرمايش امام معصــوم ، علي(ع )، که فرمود «و تنها با 32 McGregor 33 Schindler & Thomas 34 Socialized Charismatic Leadership 35 Brown & Trevino سـخناني که خدا درباره شـايسـتگان بر زبان هاي بندگان خود روان ميکند ميتوان به شـايسـته بودن آنان پي برد٣٦»(نامه ٥٣ نهج البلاغه )، و به دليل اسـتناد به بنيان هاي نظري و تجربي پذيرفته شــده و تبعيت از روش علمي در نگارش ، اين پژوهش ادعاي روايي متون و روش بررسـي را دارد.