چکیده:
قرآن کریم بهصراحت در مورد تصوف، مطلبی را بیان نکرده، ولی در منابع روایی شیعه، احادیث بسیاری دربارۀ ذم تصوف و منابع صوفیه و دو کتاب شیعی، روایات اندکی در مدح آنان وجود دارد؛ روایات مدح، اخبار آحاد و روایات ذم، دارای تواترند. روایات مدح تعابیری مبالغهآمیز و ناهمگون با دیگر روایات داشته و روایات ذم، مشتمل بر ذم اصل تصوف، ذم آیین و مراسم، ذم سران و ذم مبانی معرفتشناسی صوفیه است. این جریان، با عرفان و معنویت ناب اسلامی، کاملاً متفاوت، بلکه متعارض است. پژوهش حاضر با روش توصیفیتحلیلی، به نقل متن و اعتبارسنجی سند و دلالت روایات مدح و نمونههایی از روایات ذم تصوف پرداخته است؛ یافتههای این پژوهش، مدلل ساخته است که روایات مدح که یا مرسلاند یا مشتمل بر قیل در آغاز، از حیث سند، منبع و دلالت، دچار ضعف و کاستی بسیاری است؛ درحالیکه روایات ذم، مسند و دارای سند صحیح یا موثق بوده و از تعاضد سندی و مضمونی روایات همخانواده، نیز برخوردار و از نظر دلالت، دارای صراحت و روشنی تمام است. بر این اساس، ضعیف دانستن روایات ذم و پیشنهاد اجرای قواعد تعادل و تراجیح مبنی بر جمع یا طرح هر دوی آنها، از سوی برخی از سران صوفیه، مردود و ناموجه است؛ چنانکه ادعای انصراف روایات ذم از صوفیه شیعه یا صوفیه زمان حاضر، با اطلاق روایات ذم و همسانی و اشتراک صوفیه شیعه با آنها ناسازگار است.
The Holy Qur’an does not explicitly refer to mysticism, but in Shiite narrative sources there are many hadiths blaming (dhamm) it and few hadiths in Sufi sources and two Shiite books praising (Madh) it; The praise traditions are wahid (with single transmitter) while the blame ones are mutawatir (with multiple transmitters). The praise ones have exaggerated and heterogeneous interpretations comparing others, while the blame ones include blaming Sufis, blaming rituals, ceremonies, leaders, and epistemological principles of Sufism. This trend is completely different from pure Islamic mysticism and spirituality, and even contradicts it. Based on the descriptive-analytical method, this research cites the text, validates the sanad (chain of transmitters), and refers to the implications of praise traditions and examples of blame traditions of mysticism. Findings show that the praise traditions, which either are mursal or contain qila (was told) at the beginning, have many weaknesses and shortcomings in terms of sanad, source and implications; In contrast, the blame traditions are musnad with valid or authentic sanad. They contain consistent sanad and theme of traditions in the same group. Also in terms of meaning, they are completely clear and explicit; accordingly, some Sufi leaders wrongly and unacceptably think that the blame traditions are weak, so that they propose the implementation of balance rules and preference, based on the combination or presenting both of them. Seemingly, the claim of withdrawal of the blame traditions from Shiite Sufis or modern Sufis, with the application of the blame traditions and the similarity of Shiite Sufis with them, is incompatible.
خلاصه ماشینی:
دوفصلنامه علمی حدیث پژوهی سال ١٤، پاییز و زمستان ١٤٠١، شمارٔە ٢٨ مقاله علمیپژوهشی صفحات: ٢٤١ـ٢٦٦ بررسی و نقد تحلیلی سند، منبع و دلالت روایات مدح و ذم جریان تصوف بر اساس آموزههای علوم حدیث * علیرضا طبیبی علی محمدی آشنانی ** *** زهرا قطبی چکیده قرآن کریم به صراحت در مورد تصوف، مطلبی را بیان نکرده، ولی در منابع روایی شیعه ، احادیـث بسـیاری دربارٔە ذم تصوف و منابع صوفیه و دو کتاب شیعی ، روایات اندکی در مدح آنان وجود دارد؛ روایـات مـدح، اخبار آحاد و روایات ذم، دارای تواترند.
»(تابنـده، ١٣٧٧ش ، ص٦٧) باید توجه داشت که میزان روایاتی که در کتب صوفیه از مصادر حدیثی شیعی، به عنوان خاستگاه روایات مدح تصوف نقل شده، هفت عدد است (اربلـی، ١٣٨١ق ، ج٢، ص١٠ ) درحالی که تنها شیخ حر عاملی ، ع به نظر می رسد که گزارش فوق، بر خبر واحد بودن اخبار مدح و متواتر بودن اخبار ذم صحه می گذارد؛ زیرا متواتر به خبری اط (مدیرشانه چی، ١٣٩٧ش ، ص٦٣) با توجه به آنکه خبر واحد نیز گاه مستفیض اسـت و گاه بدان حد هم نمی رسد، در صورتی که تعداد روات خبر واحد از سه نفر بیشتر باشد ولی به حد تواتر نرسد، بدان خبر مستفیض اط اخبار ذم، از ویژگی تواتر متنی و مضمونی برخوردارند.