چکیده:
هدف این پژوهش تبیین ویژگیهای سرشتی روان انسان در قرآن است. این پژوهش به این پرسش میپردازد که قرآن چه مواردی را بهعنوان ویژگیهای سرشتی روان انسان معرفی میکند. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل مضمون بود که براساس آن نخست مفاهیم، سپس زیرمقولات و پس از آن مقولات مربوطه از قرآن گردآوری شد؛ بدینترتیب مشخص شد که نه میتوان انسان را یکسره منفی تحلیل کرد و نه محدودیتهای او را نادیده گرفت، بلکه انسان متشکل از سه زوج مقولۀ «خداگرایی فطری−شُحّ»، «دارای بهترین روان ممکن−بیثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» و «استعداد کمال−سوءاستفاده از خرد» است که به ترتیب «کمالطلبی دوسویه»، «صیانت نفس» و «خرد و اختیار برآمده از آن» تبیینگر رابطه این زوج مقولههای امتیازی−محدودیتی میباشند. با توجه به آنکه «بیثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» بیشترین تکرار را در میان مقولات دارد، توجه ویژه به این محدودیت انسانی لازم به نظر میرسد.
The purpose of this research is to explain the natural attributes of human psyche from the view of Quran. The main question is that: which things does Quran introduce as the natural attributes of human psyche? Using the theme analysis, this research extracted the related concepts, sub-categories, and categories from the view of Quran. According to the findings, humans cannot be considered bad in general, and their limitations cannot also be ignored. Humans consist of three pairs of categories: "innate godliness-Shah", "having the best possible psyche-cognitive, emotional, and behavioral instability", and "talent for perfection-abuse of wisdom", which the followings are, respectively, the explainers of the relationship among these privilege-restriction pairs of categories: "two-sided perfectionism", "self-preservation", and "wisdom and the authority derived from it". Since "cognitive, emotional, and behavioral instability" has the most frequency among other categories, this human limitation needs to be paid a special attention.
خلاصه ماشینی:
روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل مضمون بود که براساس آن نخست مفاهیم، سپس زیرمقولات و پس از آن مقولات مربوطه از قرآن گردآوری شد؛ بدینترتیب مشخص شد که نه میتوان انسان را یکسره منفی تحلیل کرد و نه محدودیتهای او را نادیده گرفت، بلکه انسان متشکل از سه زوج مقولۀ «خداگرایی فطری−شُحّ»، «دارای بهترین روان ممکن−بیثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» و «استعداد کمال−سوءاستفاده از خرد» است که به ترتیب «کمالطلبی دوسویه»، «صیانت نفس» و «خرد و اختیار برآمده از آن» تبیینگر رابطه این زوج مقولههای امتیازی−محدودیتی میباشند.
اگرچه برای تکمیل و تدقیق ویژگیهای سرشتی روان انسانی از منظر اسلام، لازم است افزون بر قرآن، سایر منابع شریعت همچون سنت و روایات معصومین( نیز مورد مداقه قرار گیرند، اما قرآن بهعنوان ثقل اکبر (صدوق، ۱۳۶۲، ص۶۶) نوعی اسکلتبندی برای چارچوب دین ارائه میدهد که در آن جایگاه سایر منابع شریعت هم مشخص میشود (پیامی، ۱۴۰۰، ص۶۶، ص۳۱−۳۶).
بخش گستردهای از این تحقیق نیز به تبیین شخصیت سالم از دیدگاه قرآن اختصاص مییابد و در بخش توصیفی، بررسی کاملی نسبت به آیاتی که صفات روانی انسان را برمیشمرند، صورت نگرفته است؛ همچنین در این پژوهش بین مراحل رشد شخصیت و بخشهای مختلف آن خلط شده است، مثلاً «نفس مطمئنه» بخشی از شخصیت انسانها نیست بلکه مرحلهای از رشد شخصیت انسانی میاشد که در آن فرد به اطمینان میرسد.