چکیده:
اسطورهها و نمادها به عنوان یکی از مهمترین اجزای ادبیات، بهویژه ادبیات حماسی در سراسر جهان مورد توجه هستند. اقبال شاعران معاصر به این مقوله و دلیل استفاده از آنها در آثار، از جمله مسایلی است که ذهن انسان را به تفکر وامیدارد. الیوت انگلیسیزبان و سیاب عراقی از دو ملیت متفاوت از مکتب ایماژیسم و رمانتیسم تاثیر میپذیرند و به مفاهیم اسطورهای روی میآورند. گرایش به اسطورهها و نمادها منحصر به یک دوران خاص از زندگی هنری آنها نیست، بلکه آن دو در سراسر آثار منظوم و منثور خود به اسطورهها تمسک جستهاند. طرح مهمترین مسایل روز سیاسی، اجتماعی، دینی و یا حتی عواطف و احساسات شاعرانه با بهرهگیری از نمادها و اسطورهها درهم آمیخته و سبکی بدیع و غریب را خلق کرده که مهمترین ویژگی آن، دشواری و پیچیدگی فهم پارهای از مفاهیم ادبی است. این پژوهش میکوشد به تاثیر اسطورهها و نمادها در فکر و اندیشه سیاب و الیوت و نیز انعکاس آنها بر مضامین شعری بپردازد و با استفاده از روش تطبیقی، مضامین اسطورهای شعر سیاب و الیوت را بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
بهره مي برد و اين پديده ها در واقع ، نقابي است که غالبا در پشـت آن ، مسائل سياسي جامعه اش را پنهان کرده اسـت ؛ همـان چيـزي کـه در اشـعار بسـياري از شعراي فارسي زبان ، مثل پروين اعتصامي، نيما و سهراب سپهري هم به وفور مـي تـوان ديد: «سياب به دليل موقعيت هاي زماني اش ، سخت در پي يافتن نماد بود و بـه سـبب بروز بحران ها و نوسانات رواني و اجتماعي و نيز بـه سـبب دگرگـوني هـاي جـدي در عرصۀ سياسي عراق شديدا نيازمند نمادها بود.
در اين ابيات بدين امر اشاره شده است : «أود لو غرقت في دمي إلي القرار: دوست دارم در خون خود غوطه ور شوم تا رسيدن به اعماق دريا لأحمل العب ء مع البشر: براي اينکه بار را همراه بشر به دوش کشم وأبعث الحياة، إن موتي إنتصار: و زندگي را برانگيزم ؛ که مـرگ مـن ، پيـروزي اسـت » (سياب ، ١٩٩٧م .
همان طور که گفته شد، اليوت حتي در انتخاب عنوان آثارش ، هم خود را بينياز از وجود آن ها نمي بيند و ورود به هر بعد از شعرش ، نيازمند مطالعۀ اسطوره هاي شعري است .
٨. بررسي مضامين سياسي و اجتماعي در شعر سياب و اليوت جامعه و معضلات گريبانگير مردم ، يکي از مهم ترين مباحثي است که يک شاعر ملزم به پرداختن به آن است وگرنه متهم به انـزوا اسـت و شـعرش از ارزش چنـداني برخـوردار نخواهد بود، به بيان ديگر شاعري از بطن جامعه به شهرت نمي رسد مگر اين که مردم دار و مردم دوست باشد.