چکیده:
موضوع غالب حماسههای فارسی پس از شاهنامۀ فردوسی، شرح نبردهای ایران و مازندران است. در این میان، ظاهراً شاهنامۀ فردوسی یک استثناست که نبردهای عمدۀ ایرانیان را با تورانیان توصیف کرده است. دربارۀ اینکه چرا نبردِ اصلی شاهنامۀ فردوسی بین ایران و توران است، سخنانی گفته شده، امّا در این تحقیق، بحث اصلی بر سر حماسههای غیر از شاهنامۀ فردوسی است. هرچند جغرافیای حماسی، کاملاً متفاوت از جغرافیای واقعی است و جغرافیای داستانی، یک جغرافیای روانی/ سمبلیک است که به جز در مورد اسامی، ربطی به جغرافیای واقعی ندارد، امّا بررسی همین جغرافیای داستانی، ما را به این نتیجه میرساند که مازندران در شاهنامه، باید در حدود مغرب واقع شده باشد. مقالۀ حاضر، بر اساس شواهدی که از متون مختلف جمعآوری کرده، نشان میدهد که در عمدۀ متون حماسی فارسی، به جز شاهنامۀ فردوسی، نبرد اصلی ایرانیان، با مازندرانیان است و در این میان، تورانیان نقش عمدهای ندارند. بر اساس شواهدی که از این متون برمیآید، مازندران در حدود مغرب قرار دارد که در ادبیّات حماسی ایران، نماد تاریکی است که در برابر نور (ایران) قرار میگیرد و بنابراین، مازندران نمیتواند در سرزمین هند (شرق) قرار داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
باز هم دربارة مازندرانِ شاهنامه نبرد ایران و مازندران (مشرق و مغرب )، زمینۀ اصلی حماسه های فارسی دوش چو سلطان شرق تافت به مغرب عنان گشت ز سیـر شهـاب روی هـواُ پـر سنان خاقانی کامران ارژنگی دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، گرایش ادبیات حماسی، دانش گاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران تاریخ دریافت : ١٣٩٩/١١/٢٤ تاریخ پذیرش : ١٤٠١/٦/١٠ چکیده موضوع غالب حماسه های فارسی پس از شاهنامۀ فردوسی، شرح نبردهای ایران و مازندران است .
بنابراین میتوان گفت که نبرد ایران (مشرق ) و مازندران (مغرب )، یا به عبارتی دیگر، نبرد نور و ظلمت ، زمینۀ اصلی حماسه های فارسی پس از شاهنامۀ فردوسی است .
به زودی، قصّه خوانی تبدیل به جریانی فرهنگی میشود و نکتۀ مهم در آن جاست که قصّه خوانان در نقل قصّه های خود، به دو منبع مهمّ تورات و تلمود استناد میکردند و حتّا در تفسیر آیات قرآن ، از اخبار یهود بهره میگرفتند (جعفریان ، ١٣٧٨: ٧) و این مسأله باعث آمیزش عمیق داستان های بنیاسرائیل با متون دینی (تفاسیر) شد و ایرانیان که به این منابع دست رسی پیدا کردند و مشغول مطالعۀ آن ها شدند، ظاهرًا نتوانستند مرز مشخصّی بین متون اسلامی و داستان های بنیاسرائیل و اخبار و روایات یهود قائل شوند و در همان سال های آغازین ورود اسلام به ایران ، شروع به برابرسازی پادشاهان خود با پادشاهان و پیام بران بنیاسرائیل کردند.
)2014(, Tarix-nameh Tabari, Ed. Mohammad Rowshan, Tehran: soroush.
Mohammad Moin, Tehran: Elmi va Farhangi.
)1990(, History of literature in Iran, Tehran: Ferdows.