چکیده:
معاهدات بینالمللی یکی از نیازهای عمده دولتها در جهان معاصر است. لذا هر دولتی باتوجه بهضرورت زیست بینالمللی و حفظ منافع ملی و ارزشهای بینالمللی به جذب معاهدات بینالمللی روی میآورد. دولت افغانستان به تعداد بسیاری از معاهدات بینالمللی ملحق شده است. چنانکه «مجموعه معاهدات» سازمان ملل متحد نشان میدهد، این کشور 155 مورد امضاء، تصویب و الحاق دارد. باتوجه به این مطلب، سوال اصلی این مقاله آن است که با امعاننظر به روشهای بینالملل-گرایانه و دولتمحورانه در زمینه جذب معاهدات بینالمللی، دولت افغانستان کدام روش را برگزیده است؟ روش بررسی مقاله حاضر، روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر دادههای کتابخانهای است که پس از جمعآوری اطلاعات و با استفاده از قوانین موجود، موضوع و مسئله مورد تحلیل و تجزیه قرار میگیرد. یافتهها حاکی از آن است که رویه عملی دولت افغانستان در قبال جذب معاهدات بینالمللی، بصورت دقیق بر وفق هیچکدام از نظریات مطرح شده نیست. در حالی رویه دولت افغانستان در جذب معاهدات بینالمللی بینش بینالمللیگرایانه است، که در تعیین منزلت معاهدات و اجرای آنها بگونه دولتمحورانه عمل کرده است. با اینحال، در بسیاری از موارد هیچ رویهای قابل تعیین نیست.
خلاصه ماشینی:
سه نتیجه از وصول حاصل میگردد، یکی اینکه ارزش قواعد از یک نظام حقوقی به نظام دیگر منتقل میشود، چنانچه در مثال معاهده که اعتبار آن از حقوق بینالملل ناشی میگردد، در حقوق داخلی هم پذیرفته میشود؛ دوم اینکه اشخاص یک نظام حقوقی، جانشین اشخاص نظام حقوقی دیگر میشوند، مثلاً اگر دولتها (اشخاص حقوق بینالملل) 4 معاهده بین خود منعقد کرده و تعهداتی را قبول نمایند، بر اثر وصول آن معاهده توسط قوانین داخلی، افراد (اشخاص حقوق داخلی) 5 نیز ملزم به رعایت آن تعهدات میگردند؛ و سوم اینکه بر اثر وصول، قلمرو اعتبار مقررات حقوقی گسترش مییابد، چنانچه مقرراتی که در اصل جزء قلمرو حقوق ماده (64) که صلاحیت رئیسجمهور را بیان میکند، در بند 17 این ماده مقرر میدارد: «اعطاي اعتبارنامه به غرض عقد معاهدات بینالدول مطابق به احکام قانون» از صلاحیتهای رئیسجمهوری است.
در مفهوم مضیق «معاهده واژه است که مورد استعمال زیاد داشته و غالباً مبین موضوعاتی مهم است» (فلسفی، 1391: 159) ؛ با وجود این، صرفنظر از تعریفهای متعدد که اندیشمندان و علمای حقوق از معاهده ارائه دادهاند، بند 1 ماده (2) کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین 2 معاهده را اینگونه تعریف میکند: «معاهده عبارت از یک توافق بین دولتها است که بصورت کتبی منعقد شده، مشمول حقوق بینالملل باشد، صرفنظر از عنوان خاص آن و اعم از اینکه در سندی واحد یا در دو یا چند سند مرتبط به هم منعکسشده باشد» (treaties.