چکیده:
زمینههای اجتماعی وقوع حادثه عاشورا در سه بُعد و ساحت شخصیتی، حاکمیتی و جامعه شناسی قابل بررسی است. در ساحت شخصیتی، شخصیت معاویه و یزید در وقوع حادثه کربلا اثرگذار است. راهکار مقابله با این رفتار شخصیتی، امر به معروف و نهی از منکر است. در ساحت حاکمیتی، معاویه بهوسیله کادرسازی و تلاش برای ولیعهدی یزید در وقوع عاشورا نقش داشت. از نظر امام(ع) راهکار مقابله با آن تشکیل حکومت اسلامی، قیام و عدم سکوت در برابر یزید است. در ساحت جامعه شناسی، به عوامل مهمی همچون رفتار اجتماعی حاکمان اموی، دنیاطلبی و عدم حمایت کوفیان از امام(ع) میتوان اشاره کرد. راهکار امام حسین(ع) در این مورد بصیرت بخشی و اصلاح امور امت است.
The Ashura episode can be viewed from at least three perspectives. On the personality level, the characters of Muawiyah and Yazid left their sinister influences. The way to oppose them was to invite people to avoid committing sins. At the governance level, Muawiyah paved the way for Yazid's rule and left for him the staff needed. The way to oppose it was to implement the Islamic state, uprise, and raise voices against Yazid. On the social level, to oppose the Umayyad rule, it was necessary to confront their love for the worldly life. Based on other criteria, it was Imam al-Husayn who was able to counteract against the Umayyad hegemony and influence the Islamic world with his enlightenment.
خلاصه ماشینی:
فاجعه حره رفتار شخصیتی یزید از زمینههای اجتماعی وقوع حادثه عاشورا بود که فقط منجر به نهضت و قیام امام حسین علیه السلام نشد، بلکه فاجعه حره (بلاذری، 1417: 5/ 319) را نیز رقم زد.
سپس امام علیه السلام یکی از انگیزههای اجتماعی و دینی خویش را برای آغاز نهضت حسینی، احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر بیان داشته و فرمودند: «أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِيرُ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ سِيرَةِ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ؛ میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدم و پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام رفتار و عمل کنم» (ابن شهر آشوب، 1379: 2/ 160؛ حسينى موسوى، 1418: 2/ 160).
امام علیه السلام در پاسخ، آنها را از این کار برحذار داشت و فرمود به عهد و پیمان با معاویه وفادار است و بعد از مرگش اندیشهای خواهد کرد (مفيد، 1413: 2/ 32).
بر این اساس امام حسین علیه السلام در وصیت خویش به برادرش فرمود: «أَسِيرُ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ سِيرَةِ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ؛ میخواهم به روش جدم و پدرم علی بن ابیطالب( رفتار و عمل کنم» (ابن شهر آشوب، 1379: 2/ 160؛ حسينى موسوى، 1418: 2/ 160).
لذا اگر امام حسین علیه السلام با روی کار آمدن یزید، کلمه استرجاع را بر زبان جاری میسازد (ابن طاووس، 1348: 24؛ مجلسى، 1403: 44/ 326) بدان سبب است که کیان اسلام و آموزههای دینی در جنبههای مختلف به ویژه بُعد اجتماعی و رفتاری مردم به خطر میافتد.