چکیده:
در واقع قشربندی اجتماعی ایران تقریباً از قرن سوم هجری تا قرن سیزدهم هجری یکسان و شبیه هم بوده است و در واقع بافت و ساخت و ترکیب بندی سیاسی ایران در اوایل عصر قاجار تفاوت خاصی با دوران های پیشین نداشت. زیرا جامعه صرف نظر از قشر بندی عادی مرکب از دو گروه مشخص تقسیم شده بود. 1. قشر ممتاز و حاکم در صدر بود. 2- قشر فرودست و غیر حاکم نیز وجود داشت. آنچه در واقعیت جامعه ایران در زمینههای مذکور میگذشت، تفاوت فراوانی با نسخه و مدل فرنگی آن داشت و خود به خود پرسش هایی در باب این همه تفاوت مطرح می شود. امروز بحث بر سر این است که به طور مسلم که ریشه هایی از معضلات سیاسی امروز به گذشتههای نه چندان دور می رسد، در این پژوهش به پرسش اساسی یعنی ساختار سیاسی ایران عصر قاجار(جامعه ای گذار از سنت های گذشته به سوی زندگی نوین و مدرن) پرداخته میشود تا بتوان با بررسی ساختار سیاسی عصر قاجار در سفرنامه های اروپایی زمینه فراهم آورنده تا ریشههای نابسامانیهای آن عصر را تبیین و تحلیل و توصیف کرد. در این پژوهش از روش توصیفی – تحلیلی و به کمک مراجعه به منابع کتابخانه ای استفاده شده است.
In fact, the social stratification of Iran from the third century AH to the thirteenth century AH was almost the same and similar, and in fact the texture, structure and political composition of Iran in the early Qajar era was not much different from previous eras. Because society was divided into two distinct groups, regardless of normal stratification. 1. The privileged and ruling class was at the top. 2- There was also a lower and non-ruling class. What was really going on in the Iranian society in the mentioned fields was very different from the Persian version and model, and questions about all these differences are automatically raised. Today, it is argued that the roots of today's political dilemmas go back to the recent past. In this study, the fundamental question is the political structure of Qajar Iran (a society transitioning from past traditions to modern life and Modern) is studied in order to be able to explain, analyze and describe the roots of the disorders of that era by examining the political structure of the Qajar era in European travelogues. In this research, descriptive-analytical method has been used with the help of referring to library resources.
خلاصه ماشینی:
(دالماني،١٣٣٥: ٨٢ ) ٧-٩- احمدشاه (١٣٤٤ـ١٣٢٧ق /١٩٢٧ـ١٩٠٩م ) احمدشاه قبل از سن بلوغ درنتيجه استعفاي پدر خود در سـال ١٩٠٩ مـيلادي بـا نيابـت ناصـرالملک بـه سلطنت رسيد ولي وقتي به سن بلوغ رسيد نيابت سلطنت برداشته شد سراسر کشور جشن هايي برپا بود همانطور که در جنگ با روس از متصرفات قفقاز محروم شد و در آذربايجان متحمـل متجـاوزات ترکيـه شد و از حمله به افغانستان براي فتح هرات مايوس برگشت نيکتين روسيه را با ايران مورد مقايسه قرار مي دهد و برتري روسها را بر ايراني ها نشان مي دهد (نيکيتين ، ١٣٤٧: ٣٣٢) ١٠- رواج فساد و تجمل گرايي در مناصب و مشاغل عالي و درباري در دوره ظل السلطان از اوايل زندگي حکومت اصفهان و شيراز که بر عهده داشت و صاحب نفوذ گرديـد حکمرانيش که بي ملاحظه و خشونت آميز بـود موجـب از بـين رفـتن بـي نظمـي و راهزنـي در ايالـت قلمروش گرديد ولي نظم و تربيتي که در پرداخت باج و ماليات به تهران داشت قدر و منزلتش را بالا برد و باعث شد علاوه بر اصفهان ، فارس ، کردستان ، لرستان ، خوزستان ، و يزد هم تحت حکومـت او در آينـد يعني دو پنجم خاک ايران زير فرمانش بود و در اصـفهان اونيفـرم چـروک بـا کـلاه خـود ترتيـب داده و دوست داشت به عنوان اونيفرم ژنرالي از او با آنها عکس بگيرند.