چکیده:
مقاله حاضر با هدف تبیین نظری نقش طبقة متوسط بر توسعة سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی درصدد است تا ضمن پر کردن شکاف گسترده موجود در مطالعه طبقه متوسط، به احیای موضوع توسعة سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی در کشور بپردازد. از این رو از روش نظریه پردازی داده بنیاد در قالب کدگذاری باز، محوری و انتخابی در مرحله اول استفادهشده است و با مصاحبه عمیق با 18 تن از خبرگان (اساتید دانشگاه ها، کارشناسان و فعالان حوزه سیاسی)، به تبیین الگوی نظری نقش طبقة متوسط بر توسعة سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی پرداخته است. این الگو مشتمل بر شش تم اصلی: 1) شرایط علی (بهره مندی از حقوق سیاسی و هویت سیاسی)؛ 2) شرایط زمینه ای(مشارکت سیاسی)؛ 3) شرایط مداخله گر (ظرفیت و امکانات سیاسی، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع اقتصادی)؛ 4) مقوله محوری(تامین نیازها و خواسته های سیاسی)؛ 5) راهبردها(راهبردهای مدیریتی)؛ 6) پیامدها(پیامدهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) می باشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مسئولین و سیاستگذاران برای توسعه سیاسی طبقه متوسط باید به همه مقولههای شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها توجه کنند و با رویکرد مدیریتی، مراحل شناساییشده برای ارتقاء جایگاه طبقه متوسط را طی نمایند.
The aim of this article is to theoretically explain the role of the middle class in the political development of Iran after the Islamic Revolution, while filling the wide gap in the study of the middle class, to revive the issue of political development in Iran after the Islamic Revolution. Therefore, the grounded theory method in the form of open, central and selective coding has been used in the first stage and by in-depth interviews with 18 experts (university professors, experts and political activists) to explain the theoretical model of the role of the middle class. Iran's political development after the Islamic Revolution. This model consists of six main themes: 1) causal conditions (enjoyment of political rights and political identity); 2) background conditions (political participation); 3) Interventional conditions (political capacity and facilities, social barriers, cultural barriers and economic barriers); 4) central category (meeting political needs and demands); 5) Strategies (management strategies); 6) Consequences (political, social, cultural and economic consequences). The research findings show that officials and policy makers for the political development of the middle class should pay attention to all categories of causal conditions, contexts, interventions, strategies and consequences and go through the identified steps to improve the position of the middle class.
خلاصه ماشینی:
از اين رو از روش نظريه پردازي داده بنياد در قالب کدگذاري باز، محوري و انتخابي در مرحله اول استفاده شده است و با مصاحبه عميق با ١٨ تن از خبرگان (اساتيد دانشگاه ها، کارشناسان و فعالان حوزه سياسي)، به تبيين الگوي نظري نقش طبقۀ متوسط بر توسعۀ سياسي ايران بعد از انقلاب اسلامي پرداخته است .
نتيجه گيري هدف مقاله حاضر تبيين نقش طبقه متوسط بر توسعه سياسي ايران بعد از انقلاب اسلامي است ؛ که به بررسي يافته ها و نتايج حاصل از کدگذاري و بررسي مقولات استخراج شده در مرحله اول که منجر به طراحي مدل گرديد پرداخته شد.