چکیده:
دیپلماسی فرهنگی یکی از ابزارهای عمدهای است که شامل برنامههای تبادل دانشگاهی، حرفهای، فرهنگی و دانشجویی، اجلاسها و سخنرانیها است و یک کشور میتواند برای ارتقاء منافع و موقعیت فرهنگی ،سیاسی و...در جهان، آن را در انجام گفتگوهای سازنده و ایجاد یک تصویر مثبت از خود، به کار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبهبندی شناسایی مؤلفههای دیپلماسی فرهنگی در سینمای ایران است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف تحقیق، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی است.جامعه آماری موردمطالعه در این پژوهش متشکل از خبرگان و صاحبنظران حوزه سینما و دیپلماسی کشور است. از روش نمونهگیری گلوله برفی برای انتخاب افراد نمونه استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس دیدگاه خبرگان هویت دینی با وزن نرمال شده 0.360 در اولویت اول، بعد فرهنگی دیپلماسی فرهنگی با وزن نرمال شده 0.306 در اولویت دوم ، بعد فنی دیپلماسی فرهنگی با وزن نرمال شده 0.152 در اولویت سوم ، بعد سیاسی دیپلماسی فرهنگی با وزن نرمال شده 0.111 در اولویت چهارم ، هویت ملی با وزن نرمال شده 0.071 در اولویت پنجم قرار دارد. با توجه به نرخ ناسازگاری 0.05 در این رتبهبندی، بین مقایسه زوجی مدلها سازگاری کامل وجود دارد.
Cultural diplomacy is one of the major tools that includes academic, professional, cultural and student exchange programs, meetings and lectures, and a country can use it to promote constructive interests and cultural, political, etc. position in the world through constructive dialogue and creation. Use a positive self-image. The main purpose of this study is to identify and rank the components of cultural diplomacy in Iranian cinema. The present research is applied in terms of research purpose and descriptive-survey research. The statistical population studied in this research consists of experts and thinkers in the field of cinema and diplomacy. Snowball sampling method was used to select the sample. The results showed that according to the views of religious identity experts with a normalized weight of 0.360 in the first priority, the cultural dimension of cultural diplomacy with a normalized weight of 0.306 in the second priority, the technical dimension of cultural diplomacy with a normalized weight of 0.152 in the third priority, the political dimension of cultural diplomacy with Normalized weight 0.111 in the fourth priority, national identity with normalized weight 0.071 is in the fifth priority. According to the incompatibility rate of 0.05 in this ranking, there is a complete compatibility between the pairwise comparison of the models.
خلاصه ماشینی:
يکي از نکات مهم و پنهان مانده از نگاه منتقدان ، عدم اطلاعات کافي و آمار قابل اعتماد از اقدامات ديپلماتيک انجام شده جهت حضور سينماي ايران در جهان تحت عنوان ديپلماسي فرهنگي است .
در مقابل اکثر محققان خارجي در مطالعات خود، حضور سينماي ايران در جشنواره هاي خارجي را فرصتي مغتنم جهت معرفي نسل جديدي از سينماگران ايراني دانسته که با تأکيد بر ابعاد و مؤلفه هاي ديپلماسي فرهنگي مي توانند همانند پل ارتباطي در تقويت مناسبات فرهنگ ايراني با ديگر فرهنگ ها، عمل کند.
ا، ديپلماسي فرهنگي به عنوان يکي از ابعاد سياست خارجي، جهت تأثيرگذاري بر ادراکات ، ارزش ها و باورهاي ساير ملت ها و شناخت متقابل از فرهنگ هاي ديگر به منظور تأمين و تقويت منافع ملي کاربرد دارد ؛ اما در عمل با موانعي از سوي دشمنان و رقباي منطقه اي مواجه است که برخي از آن ها ناشي از قدرت سخت (محدودسازي مرزهاي جغرافيايي ،تحريم هاي اقتصادي و..
اسکار و ديگر جوايز بين المللي کسب شده از سوي کارگردانان ، بازيگران و توليدات سينماي ايران ، منابع ارزشمندي براي صدور و ترويج فرهنگ و هويت ايراني در سراسر جهان ميباشند ،اين درحالي که است که تعامل بين زيباييشناسي و مسائل اجتماعي و سياسي در هزاره سوم ، حضور موفقيت آميز فيلم هاي ايراني در جشنواره ها، فضاي بين المللي را مهياي روايت جديدي از ديپلماسي فرهنگي ايران نموده است .
در تبيين نتايج وضعيت نامطلوب ابعاد ديپلماسي فرهنگي در سينماي ايران ، شواهد و قرائن حاکي از آن است که اين رسانه عمومي نتوانسته رسالت خود را در حوزه هاي : هويت ديني، ملي، فرهنگي، سياسي و يا حتي فن به درستي انجام دهد.