چکیده:
پس از کشف منابع عظیم نفت و گاز در مناطق مختلف، تغییرات اساسی در اقتصاد، سیاست و جغرافیای سیاسی جهان رخ داد. این موضوع نشان از اهمیت روز افزون نفت در مناسبات سیاسی و اقتصادی دنیا دارد که برای کشورهای صاحب آن، معنای خاصتری دارد، آن هم رویای توسعه یافتگی و رشد اقتصادی است. به گونهای که انتظار میرفت کشورهای صاحب نفت در درازمدت، فاصله اقتصادی خود را با کشورهای پیشرفته کاهش دهند. اما آنچه که در بسیاری از نقاط دنیا در عمل به وقوع پیوست؛ چیزی متفاوت از این بود. همزمان با تجربه ناموفق بسیاری از کشورها در به حقیقت رساندن رویای توسعهیافتگی، کشورهای دومی نیز وجود دارند که نفت به عامل مهم توسعه آنها تبدیل شده است مهمترین کشور در این زمینه نروژ است. بر این اساس و با توجه به اهمیت نفت برای کشور ایران، این تحقیق به دنبال بررسی تجربیات کشور نروژ در حوزه نفت و شناسایی این تجربیات و پیشنهاد آن برای اقتصاد ایران است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که علت تفاوت تاثیر نفت بر توسعه اقتصادی کشورهای نروژ و جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پاسخ در بستری-سازی نهادی در کشورهای ایران و نروژ میباشد. که مهمترین این علل را میتوان به تجویز سیاستها و نهادگرایی اقتصادی مناسب در کشور نروژ مانند تاسیس صندوق ذخیره ارزی و از سوی دیگر عدم نهادگرایی در جمهوری اسلامی ایران که موجب ایجاد دولتی رانتی گردید، ذکر نمود. لازم به ذکر است که پژوهش حاضر به روش تحلیلی-تبیینی و روش گردآوری دادهها، بر اساس روش کتابخانهای میباشد.
After the discovery of huge oil and gas resources in different regions, fundamental changes took place in the economy, politics and political geography of the world. This shows the growing importance of oil in the world's political and economic relations, which has a special meaning for the countries that own it, which is the dream of economic development and growth. Oil-rich countries were expected to reduce their economic distance from developed countries in the long run. But what has happened in practice in many parts of the world; It was something different. Along with the unsuccessful experience of many countries in realizing the dream of development, there are second countries whose oil has become an important factor in their development. The most important country in this field is Norway. Accordingly, and considering the importance of oil for Iran, this study seeks to examine the experiences of Norway in the field of oil and identify these experiences and suggest them for the Iranian economy. The main question of the present study is what is the reason for the difference in the impact of oil on the economic development of Norway and the Islamic Republic of Iran? The answer lies in institutional hospitalization in Iran and Norway.
خلاصه ماشینی:
پس از پايان جنگ بهترين شرايط براي اصلاح ساختار انحصاري دولت و وابستگي دولت به نفت بود گرچه با ايجاد امنيت و آزاد شدن منابع ، ايران از رکود خارج شد اما انحصارات و دخالت هاي دولت و وابستگيهاي شديد اين دولت (با حجم عظيم دخالت در اقتصاد) به درآمدهاي ناپايدار نفتي ادامه يافت و ميتوان گفت با توجه به سياست ها و برنامه هاي اجرا شده در اين فاصله شرايط مذکور تغيير محسوسي نداشته است و امروز نيز با اين شرايط مواجه هستيم (اميني،١٣٨٥: ٤٦-٤٤).
حال از چندين زاويه ميتوان اين تعريف را در ابعاد سياسي، اجتماعي و اقتصادي و حتي امنيتي توصيف کرد: ابتدا به ريشه موضوع يعني درآمدهاي نفتي ميپردازيم و با توجه به اينکه قيمت نفت در بازار بين المللي (بازار انحصار چندگانه ) و تحت تاثير عوامل گوناگون سياسي و اقتصادي تعيين ميگردد که عمدتا خارج از اراده داخلي است ، اين سوال مطرح ميگردد که تاثيرات نوسانات قيمت نفت بر دولت ايران چه خواهد بود؟ به عنوان سئوال ديگر اگر قيمت نفت به حدي بسيار پايين نزول کند و يا منابع نفتي ايران تمام شود چه اتفاقي براي اقتصاد ايران خواهد افتاد؟ عدم نهادگرايي و توسعه رانتي ايران در ابتدا بايد تعريفي دقيق از مفهوم رانت داشته باشيم "رانت درآمد ناشي از اشتغال يا مالکيت يک حق نهادي است بدون آنکه مالک براي دريافت اين درآمد کمکي به توليد اجتماعي کرده باشد، بدين معني که کسب آن حق نهادي تاثيري بر ظرفيت توليد اجتماعي ندارد" (ميرترابي،١٣٨٦).
Mgangaluma, Evarist (2014), Natural Resources Managment, Harare, MEFMI, http://www.