چکیده:
تاسیس خلافت فاطمی در مغرب در سال 297 ه.ق، به رغم اینکه از نظر سیاسی برای اسماعیلیه پیروزی به شمار می رفت، اما موفقیت در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی در مغرب به سهولت نبود. داعیان اسماعیلی با تاکید بر نقش محوری شخصیت فرهمند، سیره عملی و شیوه های تبلیغی خود موجب کامیابی بی نظیر اسماعیلیه در شمال آفریقا شدند. داعیان در تلاش بودند تا شرایط را به سمت یک حرکت شورانگیز شیعی سوق داده و متعاقب آن با تغییر رویکرد امامان اسماعیلی از وضعیت ستر به آشکار و تمرکز رهبری در مغرب موجبات موفقیت داعیان در تاسیس خلافت فاطمی را فراهم آوردند. داعیان عامل محوری در گرایش دادن بخش قابل توجهی از مردم مغرب به نهضت اسماعیلیه را داشتند، هرچند آنان با مخالفت گسترده رو به رو شدند و مجبور گردیدند سیاست مذهبی خویش را در مغرب تعدیل کنند و سیاست مدارا و تسامح را در پیش بگیرند، که این خود منجر به پایه مهم موفقیت داعیان اسماعیلی بود. کلید واژه: داعیان اسماعیلی، مغرب، خلافت فاطمی، مدارای مذهبی
خلاصه ماشینی:
(به تصویر صفحه رجوع شود) نمودار شماره ٣: وجوه گفتماني جذاب تشيع در مغرب الف : علل بيروني موفقيت اسماعيليه در مغرب علل بيروني شــرايط و اموري هســتند که فارغ از فعاليت مبلغان و داعيان در يک پروســه تاريخي عملا بـه موفقيت آنها در مغرب کمک کردند و همان طوري که اشـــاره شـــد اين زمينه ها در بخش سـياسـي شـامل کاهش نفوذ دسـتگاه خلافت عباسي در مغرب و ضعف حکومت هاي موجود بود ودر عرصـه اجتماعي به ظلم و سـتم واليان و امرا و سـخت گيريهاي روساي ديني مالکي و خوارج برمي گشت که به صورت جداگانه به آنها ميپردازيم .
به گفته ابن ابيزرع ، عيســـي برادر نفس زکيه به افريقيه آمد و بسياري از بربرها دعوت او را اجابت کردند، ولي در آنجا نماند و براي مشارکت در قيام «فخ » به مشرق بازگشــت (ابن ابيزرع ، ١٩٧٢: ص ١٦٥) اســماعيليان نيز از آغاز فعاليت هاي تبليغي خود در مغرب ، بر مهدويت به عنوان يکي از ارکان اصلي انديشه خود تاکيد ميکردند (مقريزي، ١٩٩٦: ج ١، ص ٤١)؛ و عبيدالله امام اســماعيليه هم لقب مهدي را انتخاب کرده بود تا وانمود کند منجي بشــارت داده شــده اوست و نام فرزندش را ابوالقاسم محمد القائم نهاد (ابن عنبه ، عمدة الطالب ، ص ٢٣٥) وپايتخت جديد التاسيس خود را مهديه ناميد.