چکیده:
هدف این نوشتار خوانشِ تاریخیِ باستانگرایی در اندیشه روشنفکرانِ عصر ناصری است. توجه به گزارههایِ روشنفکران، بدون توجه به سویههایِ کاربردیِ آنان در بطن و متنِ مشکلات و مسایلِ سیاسی، اغلب تفاسیر را دچار خوانشهایِ غیرِتاریخی می-نماید. این نوشتار قصد دارد باستانگرایی در اندیشه روشنفکران را با در نظر گرفتنِ آرمانِ قانونخواهی و عدالتخواهیِ آنها در بستر جامعهای کیشمحور بررسی کند. در دوره موردِ بحث ممالکِ ایران بواسطه حکومتِ شیعه مذهب قاجار تشخصِ «دارالایمانی» داشت. نظام هنجاریِ حاکم بر دارالایمان، با کاربرد خاصِ مفاهیمی همچون سعادت، کفار و فجار زاویه اخلاقیای را تدارک دیده بود که راهیابی به جامعه مدنی(قانونمدار و عدالتمحور) را با مشکل مواجه میساخت. این نوشتار با دشواره دانستنِ مساله عبور از جامعهای کیشمحور به جامعه مدنی، این پرسش را مطرح میکند که، در فرایند این گذار باستانگرایی چگونه در اندیشه روشنفکران عصر ناصری محمل ظهور یافته است؟ فرضیه قابل طرح این است که تمجید از ایران باستان(باستانگرایی) در فرایندِ جدالِ ایدئولوژیکیِ روشنفکران برای تغییر صورتبندیِ اجتماعیِ کیشمحور به جامعه مدنی رخ نمایاند. دادههای این نوشتار از طریق روش کتابخانهای و اسنادی جمعآوری میگردد و سپس با استفاده از روش خوانش متنِ اسکینر تفسیر میگردد.
The purpose of this paper is historical reading tendency to ancient Iran in the thought of intellectuals in Nasseri's era. Considering the propositions of intellectuals, regardless of their Applied strain in the context of Political issues and problems, often make interpretations with non-historical readings. This article intends investigate tendency to ancient Iran in the thought of intellectuals, By considering the the ideal of law and justice to them in the context of the Religion-based community. in this period,iran due to the Shia government of Qajar identified Land of faith. The normative system governing iran in this period, with a specific usage of concepts such as bliss, infidels and rakish, provided an ethical angle that faced Getting into civil society(legal and justice) whit problem. this article Considering the difficulty of passing through religious community to civil society poses the question of In the process of this transition, how has ancient Iran in the thought of intellectuals in Nasseri's era have emerged? The hypothesis is that the praise of ancient Iran occurs in the ideological controversy of intellectuals to change the formulation From religious community to civil society. The data of this paper are collected through the library and documentation method and then interpreted using the Skinner text reading method
خلاصه ماشینی:
وی در پاسخ به این پرسـش کـه کـدام مقتضـیات تاریخی، توجه به هویت جدید ایرانی را در روزگار قاجار و پهلوی گریـزناپـذیر کـرد، بـه بـروز تحولات فکری، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی که همان ورود به عرصۀ تحولات جهانی پـس از جریان جنگ ایران و روس است ، اشاره میکند که صـورت بنـدی اجتمـاعی گذشـته را دگرگـون کرده و گفتار جدید هویتی را رقم زده است .
ِ به لحاظ روشی نیز نگارندگان با هدف فهم قصد روشنفکران تجددخواه از باسـتان گرایی، کوشـیده اند متون روشنفکران این دوره را در بستر تاریخی و زبانی زمانۀ آنان بازخوانی کننـد؛ کـاری کـه مـورخ را برای حل مسائل موجود (بن بست های سیاسی) بـه دنیـای جـدال های ایـدئولوژیکی روشـنفکران بـا ِ طرفداران نظم سنتی وارد کرده و ازاین طریق ، لایه های عمیق منازعات مفهـومی میـان آنـان را بـر وی ِِِ آشکار میکند.
بـازخوانی باسـتان گرایی روشـنفکران بـا ایـن روش ، منازعـات مفهـومیای را آشـکار میکند که مبتنیبر تمهیدات روشـنفکران در جهـت بازتوصـیف های اجتمـاعی اسـت و فهمیـدن آن ِ برای تاریخ اندیشۀ سیاسی و نیز تاریخ سیاسـی ایـران ، اهمیـت فراوانـی دارد؛ منازعـاتی کـه در پرتـو کاربرد مفاهیم رخ داده و ادراکها و دریافت های اجتماعی ساکنان سرزمین ایـران در عصـر قاجـار را دربارٔە صورت بندی جامعه ، دگرگون کرده است .