چکیده:
در دهـه های اخیـر، ورود مطالعـات میـانرشتـهای به تحقیقـات ادبی، سبب تازگی و جذابیت پژوهشهای ادبی شده است. با توجه به ظرفیت رباعی بهعنوان یکی از قالبهای شعر فارسی و عاطفه که یکی از اجزای اصلی شعر است، در این پژوهش، رباعیات خیام از منظر روانشناسی بررسی و تحلیل شده است. چهارچوب نظری این مقاله را نظریة پلاچیک تشکیل میدهد. بر اساس این نظریه، هشت هیجان یا عاطفه میان تمام موجودات زنده مشترک است. این عواطف هشتگانه عبارتاند از: تخریب، شادی، جذب، جهتیابی، دفاع، محرومیت، دفع و اکتشاف. تمام هیجانهای مورد نظر پلاچیک، در رباعیات خیام قابل استنباط است. هیجانهای تخریب 37 مورد، شادی 90 مورد، جذب 107 مورد، جهتیابی 61 مورد، دفاع 32 مورد، محرومیت 130 مورد، دفع 43 مورد و اکتشاف 103 مورد هستند. اگرچه تصور غالب بر این است که هستة مرکزی منظومة فکری خیام بر خوشباشی و عشرت تمرکز دارد؛ اما این بررسی روانشناختی روشن کرد که در این رباعیات، غم و اندوه بر شادی و لذت سیطره دارد. نتایج حاصل از این پژوهش گوشهای از ابعاد شخصیت عاطفی خیام را آشکار میکند.
In recent decades, interdisciplinary studies in literary research have made literary research new and attractive. Considering the capacity of the quatrain as one of the forms of Persian poetry and emotion which are one of the main components of the poem, in this research, Khayyam’s quatrains have been studied and analyzed from a psychological perspective. The theoretical framework of this article is Plutchik’s theory. According to this theory, eight emotions are common to all living things. These eight emotions include Destruction, Joy, Incorporation, Orientation, Protection, Deprivation, Rejection, and Exploration. All the emotional dimensions of Plutchik can be deduced in Khayyam’s quatrains. The dimensions of Destruction were 37 items, Joy 90 items, Incorporation 107 items, Orientation 61 items, Protection 32 items, Deprivation 130 items, Rejection 43 items, and Exploration 103 items. Although the prevailing view is that the core of Khayyam’s intellectual system focuses on happiness and debauch, this psychological study reveals that in these quatrains, anguish dominates happiness and joy. The results of this study reveal a part of the dimensions of Khayyam’s emotional personality.
خلاصه ماشینی:
بـا نگاهـي گـذرا بـه رباعيــات خيــام ، شـايد اين گونـه در نظـر آيــد کــه شــادي و خوش باشــي ، از مضاميــن قابــل توجــه و مکــرر رباعيــات وي اســت ؛ امــا بايـد توجـه داشـت کـه ايـن شـادي در اغلـب اوقـات قريـن انـدوه و غـم اسـت : هيجـان انـدوه بـا هيجـان شـادي تضـادي ذاتـي دارد.
«اي دل همه اسباب جهان خواسته گير بـــاغ طـربت به سبـــزه آراستـــه گير وانگـاه بر آن سبــزه شبي چون شبنم بنشستــــه و بامــــداد برخاستـه گير» (خيام ١٣٩١: ١٣٩) در رباعــي مذکــور، هيجــان شــادي (دعــوت بــه خوش باشــي و اغتنــام فرصــت )، هيجــان جـذب (پذيـرش تقديـر)، هيجـان محروميـت (غـم و انـدوه ناشـي از کوتاه بـودن عمـر آدمـي و خوشــي هاي دنيــا) و هيجــان اکتشــاف (توجــه بــه عاقبــت آدمــي ) مطــرح شــده اســت .
(78 :1371 در ســه رباعــي زيــر عــلاوه بــر پنــج هيجانــي کــه قبــلاً مطــرح و بررســي شــد، هيجــان دفــاع نيــز قابــل دريافــت اســت : «ابر آمد و باز برَ سر سبــزه گريست بي بــادٔەُ گلـرنگ نمي بـايد زيست ِ اين سبـزه که امروز تماشاگه ماست تا سبــزٔە خاک مـا تماشاگه کيست » (خيام ١٣٩١: ١٠٠) در رباعــي ارائه شــده ، هيجــان شــادي (دعــوت بــه عشــرت و خوش باشــي )، هيجــان جــذب (دعــوت بــهَ مي نوشــي و پذيــرش تقديــر)، هيجــان جهت يابــي (حيــرت از عاقبــت آدمــي )، هيجــان دفــاع (نگرانــي نســبت بــه عاقبــت آدمــي )، هيجــان محروميــت (غــم و ناراحتــي از فرجــام کار آدمــي ) و هيجــان اکتشــاف (پيش بينــي عاقبــت آدمــي ) وجــود دارد.