چکیده:
در هر علمی مبادی و مقدماتی وجود دارد که باید به آنها توجه شود. فهم دقیق واژهها و تعاریف در هر علمی، برای اجتناب از اشتباه امری ضروری است. علم اخلاق، کاربردهای مختلفی دارد. گاهی در محاورات عرفی مراد از اخلاق، کیفیت برخورد با دیگران است. واژه «خوشاخلاق» در اینجا معنا و مفهوم دارد. گاهی نیز علم اخلاق، علمی است که درباره ملکات نفسانی صحبت میکند، نه کارها و رفتارها. «اخلاق فاضله»، در مقابل «اخلاق ذمیمه» در این معنا کاربرد دارد. گاهی نیز «خوب اخلاقی»، در مقابل «واجب فقهی» به کار میرود. این اخلاق در مقابل تکلیف واجب است؛ یعنی کاری اخلاقا خوب است که واجب نیست. برای تعریف دقیق اخلاق، باید به تقسیمبندی علوم توجه کرد. علوم حقیقی، به علوم نظری و عملی تقسیم میشوند. علوم نظری، علومی است که نتیجه آن معلوم شدن مجهولی برای انسان است. علوم عملی، جهت رفتار انسان را مشخص میکند. با توجه به مبانی، اخلاق عبارت است از: هر آن چیزی که در رسیدن انسان به کمال و قرب الهی دخالت داشته باشد و قوام آن به نیت انسان باشد. در این تعریف، افزون بر ملکات نفسانی، معانی فلسفی نیز مدنظر است.
خلاصه ماشینی:
معاني و كاربردهاي اخلاق اسلامي* آيتالله علامه محمدتقي مصباح يزدي( چكيده در هر علمي مبادي و مقدماتي وجود دارد كه بايد به آنها توجه شود.
اين انگاره موجب ميشود که گفته شود اخلاق و حقوق يک چيزند، يا آنکه حداکثر گفته شود اين دو واژه متضايف هستند؛ يعني از جهت اينکه والدين بر ما حقي دارند، اخلاقاً لازم يا خوب است ما نيز از آنها اطاعت کنيم.
براي نمونه، عبارت «حاتم طائي انساني باسخاوت بود»، از يک ملکة نفساني سخن ميگويد و گزارهاي اخلاقي است؛ اما دربارۀ کار سخاوتمندانهاي همچون انفاق ممکن است اين پرسش مطرح شود که آيا علم اخلاق مسئول بررسي آن است يا علم فقه.
هرچند از نظر عرف، خوشاخلاقي و بداخلاقي در مقابل ديگران يکي از مسائل اخلاقي است و در روايات نيز فراوان مورد تأکيد و سفارش واقع شده است (كليني، 1407ق، ج 2، ص 100، ح 6؛ مجلسي، 1411ق، ج 68، ص 387، ح 34)، اخلاق منحصر به اين موارد نيست.
روشن است که اين نوع ارزشگذاري با اخلاق اسلامي مطابقت ندارد؛ زيرا اگر انسان کاري را با این انگيزه که ديگران تحسينش کنند، انجام دهد، حتي اگر صددرصد حسن فعلي داشته باشد، چون حسن فاعلي و نيت الهي در آن لحاظ نشده است، از نظرگاه اسلامي ارزش اخلاقي ندارد.
از ديدگاه اسلامي، قوام اخلاق پسنديده به آن است که افزون بر حسن فعلي، حسن فاعلي هم در کار باشد و انسان عمل اخلاقي را به نيت جلب رضايت الهي انجام دهد.