چکیده:
نتایج اعمال در هر دینی جزء لاینفک و اساسی در آخرتشناسی آن دین است و همچنین در بعضی موارد انسان آثار اعمال خود را در این دنیا میبیند. اما مسئله اینجاست که در هر دینی نوع این بازگشت عمل، با توجه به اسطوره و عقاید هر دین در باب آفرینش و پایان جهان چگونه است؟ در اسلام و قرآن به درازا از مفاهیم نیات اعمال، برزخ و معاد و قیامت سخن گفته شده است. در دین زردشت و متون اوستایی و پهلوی علاوه بر معاد، بر پایۀ قانون اشه، رفتار انسان در همین جهان نیز به خودش برمیگردد. درکل، بهشت یا دوزخ، بازتاب طبیعی کردار انسان است. در مانویت اعتقاد به تناسخ انسان گناهکار در این دنیا و رفتن به بهشت نو و سپس بهشت روشنی، بعد از پاکی و نورانیت کامل، مطرح است. بنابراین این بحث در دین زرتشت و اسلام تاحدودی باهم همافق است؛ اما در مانویت کاملا بحث فرق میکند؛ که در این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای و توصیفی، مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
مقدمه پيش از آنکه مفهوم تجسم اعمال در اديان موردنظر را بررسي کنيم، ضمير ناخودآگاه ما اين سؤال را طرح ميکند که از کجا آمدهايم و به کجا خواهيم رفت؟ و در اين زمينه سؤالاتي مطرح ميشود؛ که آيا جايگاه روان همه انسانها (چه بدکار چه نيکوکار) در جهان آخرت يکسان است و در کل، جايگاه آنها چگونه است؟ چه فرقي بين تجسم اعمال يا دئنا در دين اسلام، زرتشت و ماني وجود دارد؟ در هريک از اين سه دين، مبحث بازگشت اعمالِ بد به خود شخص، به چه هدفي و تا چه زمان ادامه دارد؟ آيا اين امر جسماني و روحاني است، يا صرفاً روحاني؟ چه چيزي غير از تأثير اعمال و نيات در زندگي آن دنياييِ انسانها مؤثر است؟ افراد در جهان پس از مرگ چگونه داوري ميشوند؟ گويي لزوم اعتقاد به دو اصل اجتنابناپذير مبدأ و معاد براي انسانها مورد توجه قرار ميگيرد.
در دين ماني روان انسان يکي از اين سه راه را خواهند پوييد: بهشت نو براي راستکاران، جهان ترس و بيم يا برزخ براي ستيزهجوياني که درعينحال ياور راستکاران و نگهبان آييناند و دوزخ براي انسان گناهکار و صرفاً معاد روحاني است (اسماعيلپور، 1396، ص 221).
3. اعتقاد زرتشتيان دربارة روان زرتشتيان به مسئلۀ روان اعتقاد خاصي دارند، که براساس برخي متون روان داراي سه بخش است: روان اندر تن يا نگهبان، روان بيرون از تن و رواني که در جهان مينويي است؛ و در اين مورد بيان ميکنند که بعد از مرگ بدن متلاشي شده و از بين ميرود؛ ولي روح جاودان ميماند.