چکیده:
بیش از یک دهه از بحران یمن و تهاجم ائتلاف سعودی به این کشور میگذرد. موقعیت خاص و اهمیت آن در مناسبات بینالمللی و منطقهای از یکسو و راهبرد ضد صهیونیستی مجموعه حاکم بر صنعا (انصارالله و متحدان آن) از سوی دیگر باعث شده تا پیامدهای این بحران بر امنیت رژیم صهیونیستی به پرسشی جدی تبدیل شود. بر این اساس، مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر این است که بحران یمن چه فرصتها و چالشهای امنیتی و سیاسی برای رژیم صهیونیستی به دنبال داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله تحلیلی- توصیفی میباشد و برای گردآوری دادهها از شیوه کتابخانهای و اینترنتی استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بحران یمن در کنار خلق فرصتها، چالشهایی نیز برای دولت یهود ایجاد کرده است. فرصتهای بحران یمن برای رژیم صهیونیستی را میتوان در سه مورد کلی پیشبرد استراتژی بالکانیزه کردن غرب آسیا و امکان تقسیم شدن یمن و بهرهمندی رژیم صهیونیستی از این تحول؛ افزایش همگرایی رژیم صهیونیستی با جبهۀ سازش در طی بحران یمن و پیگیری روند عادیسازی روابط با کشورهای عربی و بهرهمندی از مزیتهای ژئوپلیتیکی یمن در دوران بیثباتی این کشور بیان کرد. چالشهای بحران یمن برای رژیم صهیونیستی نیز افزایش تواناییهای نظامی انصارالله و امکان هدف قرار گرفتن سرزمینهای اشغالی و نقشآفرینی انصارالله در محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی میباشد.
Based on this, the main issue of the current research is what security and political opportunities and challenges the Yemen crisis has brought to the Zionist regime. The findings of the research show that the crisis in Yemen, along with creating opportunities, has also created challenges for Tel Aviv. The opportunities of the Yemen crisis for the Zionist regime can be expressed in three general cases:1- Advancing the strategy of balkanizing West Asia 2- Increasing the convergence of the Zionist regime with the compromise front during the Yemen crisis 3- Taking advantage of Yemen's geopolitical advantages during the country's instability. On the other hand, the promotion of Ansarullah from a local power to a national power and the expansion of this movement's influence in Yemen have also created challenges for the Zionist regime, including: 1- increasing Ansarallah's military capabilities and the possibility of targeting the occupied territories 2- Ansarallah's role in Axis of resistance and against the Zionist regime. The research method in this article is analytical-descriptive and the data collection method is library and internet.
خلاصه ماشینی:
کشور يمان باا دارا باودن موقعيات ژئاوپليتيکي و ژئواساتتاتژيکي م(حصاتبهفتد، همچون قتار گتفتن در ساحل درياي ستخ، درياي عتب و الي، عدن و همچ(اين تسالل بات ت(گاة راهبتدي باب الم(دب و گزايت متعدد در درياي ستخ و عاتب، باه يکاي از مهمتاتين کشاورها در استتاتژي هاي سياسات ااارگي و ام(يتاي قادرتهاي م(طقاهاي و بين المللاي ، باهاور عاام و رژيام صهيونيستي بهاور ااص بدل شده است.
اهميت يمن بتاي رژيم صهيونيستي ، زماني درک اواهد شد که بدانيم که ايان رژيام باتاي رهاايي از بنبسات ژئاوپليتيکي و همچ(اين بتقاتاري روابال باا کشورهاي شتق آسيا و شتق آفتيقا، باه عباور از ت(گاة بااب الم(ادب نيازم(اد اسات؛ در غيات ايان صورت بايد بتاي بتقتاري ارتباب با اين نقطه از گهان، از دماغة اميد نياک ، در گ(اوبي تاتين نقطاة قارا آفتيقا عبور ک(د که عملً هزي(ههاي اقتصادي و ام(يتي بي شاماري باتاي رژيام صهيونيساتي و شتکاي تجاري آن در پي داشته و از اهميت ژئوپليتيکي اين رژيم بهشدت مي کاهد؛ ب(ابتاين رژيم صهيونيستي به ع(وان موگوديتي اشغالگت در غتب آسيا که بيشتتين م(فعت را از فضاي ملتهاب و بحتاني کشورهاي اسلمي مي بتد، در بحاتان يمان نياز داراي م(اافعي اسات کاه ماي تواناد از نظات اقتصادي ، نظامي و سياسي بتاي اين رژيم حائز اهميت باشد.