چکیده:
ارزش در معرض ریسک یکی از معیارهای پرکاربرد سنجش ریسک است که حداکثر ضرر یک سبد سهام را برای یک سطح اطمینان مشخص و در یک افق زمانی معلوم اندازه میگیرد. ارزش در معرض ریسک دوره، مفهوم ارزش در معرض ریسک را برای یک سرمایهگذاری با مجموعهای از افقهای سررسید توسیع میدهد. بدین صورت تاثیر ریسک نقدشوندگی کاهش مییابد و سرمایهگذار از فرصت تصمیمگیری فروش در یک مجموعه زمانی برخوردار است. در پژوهش حاضر دو مدل سبد سهام بر اساس ارزش در معرض ریسک دوره طراحی میگردد که اولی ناپارامتریک و بر اساس شبیه سازی تاریخی و دومیبه صورت پارامتریک و بر اساس توزیع مخلوط نرمال-لاپلاس چندگانه در جهت برازش مناسب دادههای دمیاست. نتیجه مطالعه تجربی مدلهای طراحی شده بر روی یک سبد سهام با هشت شاخص از بورس اوراق بهادار تهران در بازه 1390 تا 1399 نشان میدهد که رویکرد پارامتریک در دادههای آزمون و در معیار متوسط بازده و نسبت شارپ، نسبت به سناریوسازی تاریخی عملکرد بهتری دارد. همچنین خطای نسبی بین ارزش در معرض ریسک دوره پیشبینی شده توسط سبد سهام و مقدار مشاهده شده آن در دادههای تست در رویکرد پارامتریک کمتر است.
Value at risk is one of the most widely used risk measurement criteria. Period value at risk extends the concept of value at risk for an investment with a set of maturity horizons, thus neutralizing the model's sensitivity to a point investment horizon. This reduces the impact of liquidity risk and the investor has ample opportunity to sell and can make the right decision in an interval. In the present study, two stock portfolio models are designed based on the period value at risk, the first based on historical simulation and the second is parametric and based on the distribution of normal-Laplace mixture for proper fitting of tail data. The result of the experimental study of the models designed on a stock portfolio with eight indices of the Tehran Stock Exchange in the period 1390 to 1399 shows that the parametric approach in the test data in average return and Sharp ratio criteria has a better performance than the historical scenario. Also, the relative error between the period risk value predicted by the stock portfolio and its estimation in the test data in the parametric approach is less.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر دو مدل سبد سهام بر اساس ارزش در معرض ريسک چندافقي طراحيميگردد که اولي ناپارامتريک و بر اساس شبيه سازي تاريخي و دوميبه صورت پارامتريک و بر اساس توزيع مخلوط نرمال -لاپلاس چندگانه در جهت برازش مناسب داده هاي دمياست .
نتيجه مطالعه تجربي مدل هاي طراحي شده بر روي يک سبد سهام با هشت شاخص از بورس اوراق بهادارتهران در بازه ١٣٩٠تا١٣٩٩ نشان ميدهد که رويکرد پارامتريک در داده هاي آزمون و در معيار متوسط بازده و نسبت شارپ ، نسبت به رويکرد ناپارامتريک يا همان شبيه سازي تاريخي عملکرد بهتري دارد.
هو و همکاران (٢٠٢٠) از داده هاي تاريخي براي محاسبه ارزش در معرض ريسک چندافقي استفاده کردند و بر اساس آن يک مدل بهينه سازي سبد سهام ارائه کردند و آن را بر روي يک سبد سهام با ٣٠ دارايي مورد ارزيابي قرار دادند.
در پژوهش حاضر از دو رويکرد براي محاسبه ارزش در معرض ريسک چندافقي با هدف طراحي يک مدل سبد سهام بهينه استفاده ميشود.
بنابراين ايده اصلي و نوآوري پژوهش حاضر استفاده از توزيع مخلوط نرمال -لاپلاس چندگانه بعنوان يک رويکرد پارامتريک در سبد سهام ارزش در معرض ريسک چندافقي مي باشد.
روش پژوهش اولين رويکرد در مدل سازي ارزش در معرض ريسک و سبد سهام شکل گرفته بر اساس آن ، رويکرد ناپارامتريک شبيه سازي با استفاده از داده هاي تاريخي است .
4 GARCH 5 Merton 6 Hakansson 7 Richard 8 Martellini and Urosevic 9 Huang et al.