چکیده:
آل بویه با اختیار کردن عنوان امیرالامرا را که رسما به فرمانروایان بویی بغداد داده شده بود، موفق به یک قرن تسلط بر دستگاه خلافت گردیدند. آل بویه که در آغاز شیعه زیدی بودند، هنگامی که به حکومت رسیدند به شیعه دوازده امامی گرایش یافتند. ایشان چون از نسل پیامبر مسلمانان نبودند طبق آموزههای مذهب زیدی باید امامی زیدی از نسل پیامبر را برای اطاعت کامل از او به امامت میرساندند؛ بنابراین احتمالا به همین دلیل آنان بعد از رسیدن به حکومت به شیعه دوازده امامی مایل شدند؛ زیرا ایده یک امام غائب از نظر سیاسی برای بوییان مطلوبتر بود. به هر ترتیب تبلیغ مذهب تشیع و پاسداشت اعیاد مذهبی آن، در کنار سیاستمدارا و پذیرا بودن با سایر مذاهب مانند اهل سنت، بیانگر، درک آل بویه از تشیع فلسفی و عدم کاربرد سیاسی آن بوده است. با وجود آن که آل بویه، با بازیچه قرار دادن خلفای دست نشانده عباسی، نشانههای بارزحکومت داری از خود نشان دادند؛ با عنایت به رابطهی تنگاتنگ دین و دولت در مبانی هویتی ایرانی، این مهم را در عصر آل بویه شاهد نیستیم؛ زیرا که دیدگاهی فلسفی و نه سیاسی نسبت به دین در ارکان حکومتداری وجود داشته است. مقالهی حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام میگیرد. در مرحلهی توصیف در راستای شناخت وجوه مختلف موضوع و تبیین چگونگی و چرایی آن با روش کتابخانهای اطلاعات مورد نیاز جمع آوری میشود. در مرحلهی تحلیل سعی در تفسیر وجوه مختلف موضوع در پرتو مساله ی تحقیق خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
ایشان چون از نسل پیامبر مسلمانان نبودند طبق آموزههای مذهب زیدی باید امامی زیدی از نسل پیامبر را برای اطاعت کامل از او به امامت میرساندند؛ بنابراین احتمالاً به همین دلیل آنان بعد از رسیدن به حکومت به شیعه دوازده امامی مایل شدند؛ زیرا ایده یک امام غائب از نظر سیاسی برای بوییان مطلوبتر بود.
با وجود آن که آل بویه، با بازیچه قرار دادن خلفای دست نشانده عباسی، نشانههای بارزحکومت داری از خود نشان دادند؛ با عنایت به رابطهی تنگاتنگ دین و دولت در مبانی هویتی ایرانی، این مهم را در عصر آل بویه شاهد نیستیم؛ زیرا که دیدگاهی فلسفی و نه سیاسی نسبت به دین در ارکان حکومتداری وجود داشته است.
ازین روست که شاهان شیعی مذهب آل بویه به امامت علی (ع) و فرزندانش اعتقاد داشتند، اما در عین حال نیز نمیتوانستند خود را خلیفهی امام معرفی کنند و به این ترتیب از راه اتصال مشروعیت خویش را به دست آورند.
این سلسله نسب سازی و رساندن نژاد خود به ساسانیان مبنی بر اصالت حق پادشاهی ایرانی، نشان دهندهی مشروعیت حکومت ایشان در مبانی سیاسی اندیشه ایرانشهری است که ما آن را ایران سیاسی و اقدام آل بویه را در تکامل به آن می دانیم.
در واقع این اقدام آل بویه نه به واسطهی ضدیت با ایران گرایی و اندیشههای ایرانشهری بلکه به واسطهی مصالح سیاسی، روا داری و تساهل دینی چون اجتماع جامعهی اعراب، تقویت فقهی و کلامی تشیع در برابر کلام فقهی و سیاسی و خلافت و تسنن و..