چکیده:
یکی از راههای پی بردن به میزان اعتبار اطلاعات موجود در کتب رجالی، کشف منابع این کتب و خصوصیات آن است. از این دریچه میتوان اطلاعات را به شکل صحیح گردآوری نمود، و به جای تفسیرهای غلط برگرفته از مباحث غیر رجالی، به دور از هرگونه ظاهر نگری، به تفسیری صحیح از آن دست یافت. یکی از منابع مهم رجالی، فهرست شیخ طوسی است که اطلاعات بسیاری از منابع پیشین خود را گزارش داده است. اهمیت این اثر از آن جهت است که انتقال دهندۀ میراث فهرستی قبل از خود، بدون دخل و تصرفات اجتهادی است. از منابعی که شیخ در این کتاب از آن بسیار بهره برده، کتابی است که اطلاعات فهرست حمید در آن منعکس شده است. در نگاه اول به نظر این منقولات از فهرست حمید بن زیاد متخذ است، اما بررسی مطرح شده در نوشتۀ حاضر، نشان میدهد کتاب فهرست حمید در دسترس شیخ نبوده، یا لااقل در هنگام تالیف فهرست از آن بهره نبرده است؛ بلکه ایشان در نقل این اطلاعات از کتاب دیگری استفاده کرده، که فهرست فهرست حمید بوده است. ترتیب قرار گیری عناوین و ارسالهای هدفمند فراوانی که در ناحیۀ مشایخ مشایخ حمید مشاهده میشود، مهمترین شاهد بر این مدعا است. با توجه به این نظریه، استفاده از طرق موجود در این کتاب، برای بحثهای رجالی، از جمله تمییز مشترکات و توحید مختلفات با مشکل مواجه میشود.
احدی طرق معرفه اعتبار المعلومات الوارده فی الکتب الرجالیه هو کشف المصادر المذکوره فی هذه الکتب و معرفه خصايصها. من خلال هکذا بحث، یمکن الاهتداء الی معلومات تفیدنا فی الفهم الصحیح، بدلا من ان ناخذ التفسیرات الخاطيه من المطالب الغیر رجالیه او التفسیر المبتنی علی الجمود اللفظی. ومن المصادر الرجالیه المهمه کتاب «فهرست الشیخ الطوسی» الذی یحتوی علی معلومات کثیره جمعها الشیخ الطوسی من مصادر سابقه علیه. سبب اهمیه هذا الکتاب یرجع الی ان الشیخ الطوسی ینقل التراث الفهرستی الذی سبقه دون تدخل اجتهاده و رایه. ومن المصادر التی استخدمها الشیخ کثیرا فی کتابه هو الکتاب الفهرستی الذی انعکست فیه معلومات کتاب «فهرست حمید بن زیاد». یبدو للوهله الاولی، ان هذه المعلومات ماخوذه من کتاب فهرست حمید بن زیاد، لکن هذه الدراسه اثبتت ان کتاب فهرست حمید بن زیاد لم یکن عند الشیخ الطوسی، او علی الاقل عندما کتب کتابه الفهرستی، و استفاد من کتاب اخر اقتبس معلومات فهرست حمید منه و یمکن تسمیته بکتاب «فهرست فهرست حمید بن زیاد» و اهم شاهد علی هذا المدعی هو ان فی فهرست حمید قد یجد القاري فی ترتیب العناوین، ارسال مقصود فی مشایخ شیوخ حمید. و لذا لا یمکن الاستفاده من هذا الفهرست فی تمییز المشترکات و توحید الاسماء المختلفه
خلاصه ماشینی:
به عنوان نمونه، آقای خویی در ضمن بحث غیاث بن ابراهیم، برای اثبات مغایرت غیاث بن ابراهیمِ بتری که در اصحاب الباقر رجال شیخ است با غیاث بن ابراهیم که در اصحاب الصادق رجال شیخ وجود دارد به این مطلب استدلال کردهاند که راوی کتاب غیاث بن ابراهیم، الحسن بن علي اللؤلؤي است که از مشایخ حمید متوفی 310ق است و بنابراین حسن بن علی نمیتواند با یک واسطه از اصحاب الباقر نقل کند.
6 کشی نیز آورده است: «حدثني حمدويه ذكره عن الحسن بن موسى قال كان ابن سماعة واقفياً و ذكر أن محمد بن سماعة ليس من ولد سماعة بن مهران له ابن يقال له در رسالۀ ابی غالب زراری در قسمت (ثبت الکتب)، کتابهای افراد متعددی را از حمید بن زیاد نقل کرده است؛ از جمله: معاویة بن وهب (زراری، رسالة أبي غالب الزراري، ص165) و حریز بن عبدالله (همان، ص170).
5. احمد بن میثم: نجاشی او را چنین توصیف کرده است: «أحمد بن ميثم بن أبي نعيم الفضل بن عمرو لقبه دكين ابن حماد مولى آل طلحة بن عبيد الله أبو الحسين.
همچنین در مدخل ۳۵۳ شُعَيب بن أعيَن الحدّاد، حمید با واسطۀ حسن بن محمد بن سماعه متوفی 263ق مستقیم کتاب او را که از اصحاب امام صادق است نقل میکند؛ در حالی که شاگردان این راوی مثل صفوان بن یحیی در طبقۀ مشایخ ابن سماعه هستند.
همین امر این احتمال را تأیید میکند که شیخ از طریق تلعکبری روایتی دیگر از کتاب یا روایات حمید داشته است و شاهد آن، عبارتی است که ذیل عنوان 456 عبد اللّه بن أيّوب آورده است.