چکیده:
مالیات از جمله متغیرهای کلان اقتصادی است که نقش و جایگاهی ویژ ه در سیاستهای مالی و همچنین عملکرد اقتصاد کلا ن دارد و دارای اثرات گسترده توزیعی نیز در اقتصاد است. شناخت و درک حساسیت منابع مختلف درآمد مالیا تی، میتواند زمینه را برای اخذ تصمیمات مناسب تر در خصوص تعیین نرخ هر یک از پایههای مالیاتی، طی دورههای رونق و رکو د فراهم کند. هدف این مقاله برآورد انوع کششهای مالیاتی با رویکرد رگرسیون چندکی طی دوره زمانی 1398-1360 است. نتایج این مطالعه نشان داد که در کوانتایلهای مورد بررسی، مالیاتهای مستقیم، مالیات بر درآمد، مالیات بر مشاغل، مالیات بر حقوق و مالیا ت بر ثرو ت در مقایسه با مالیاتهای کالا و خدمات، مالیات برشرکتها، مالیات بر مستغلات و مالیا ت بر واردات به دلیل کشش بزرگ تر از یک و به ویژ ه در کوانتایلهای بالا، به پایداری مالی درآمدهای دولت کمک بیشتری کردهاند. در سمت مقابل برخی از منابع مالیاتی مانند مالیات بر کالا و خدما ت، مالیات بر شرکتها و مالیا ت بر واردا ت د لایل پایین بودن ثبات و پایدار ی مالی کم تری دا شته ا ند.
Tax is one of the determining variables of financial and distribution policies in the economy, Therefore, knowing and understanding the sensitivity of different sources of tax income to changes in economic growth plays an important role in determining the optimal rate of various types of tax bases. Taxes can make a significant contribution to improving the stability of government revenues and implementing policies to improve income distribution, Therefore, recognizing the effect of economic growth as one of the economic capacities has an important role in determining taxes. In this regard, this paper is done using the statistical evidence of Iran over 1981-2019 and using the quantile regression approach to estimate the asymmetric elasticity of tax to economic growth. The results show that there is a kind of asymmetry in tax elasticities and in high tax quantiles, the elasticity value is greater than one and this indicates the financial stability of government revenues in high quantiles. In addition, the low tax elasticity in the tax on goods and services, companies and imports indicates the low financial stability of the government in this type of taxes. Therefore, focusing on increasing the share of taxes with higher elasticity is the most important proposed policy for the government in order to increase revenues.
خلاصه ماشینی:
لذا یکی از دغدغه هـای مهـم دولـت هـا، کسـب درآمـد مالیـاتی حـداکثر بـا کمتـرین نارضـایتی مالیات دهندگان است ، ابزار دست یابی به این هدف ، شناخت کشش انواع مالیات ها به تغییرات رشد اقتصادی در چندک های مختلف مالیاتی است .
نتایج این پژوهش نشان داد که کشش کوتاه مدت کل درآمـدهای مالیـاتی در بیشـتر کشـورهای عضو OECD در دوره مورد مطالعه نزدیک به واحد بوده است و ایـن شـاخص از اواخـر دهـه ١٩٨٠ به بعد افزایش یافته است ؛ در بلندمدت نیز در نیمی از کشورهای مذکور شاخص کشـش مالیاتی بیشتر از یک بوده است که نشان می دهد رشد اقتصادی به بهبود نسبت های کسری بودجه ساختاری کمک کرده است .
پائولو و جالیس ( Paolo ٢٠١٧ ,and Jalles) در مطالعه ای برای ١٠٧ کشور با الگوی خود توضیح بـا وقفـه هـای گسـترده (ARDL) نشان می دهند که طی دوره زمانی ٢٠١٤-١٩٨٠ در کشورهای توسعه یافتـه ضـرایب کشش های کوتاه مدت و بلندمدت تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند و اندازه آن ها حـدود یـک است .
بر اساس نتایج این مطالعه کشش درآمدهای مالیاتی کل ، نسبتاً بالا است اما اندازه کشـش بلندمـدت مالیـات هـای غیرمسـتقیم در مقایسـه بـا مالیات های مستقیم نسبتاً کوچک تر بوده است .
مروری کلی بر مطالعات انجام شده نشان می دهد که پژوهش حاضـر از ایـن نظـر کـه بـه برآورد کشش مالیاتی در چندک های متعدد مالیاتی برای انواع مالیات ها با استفاده از رگرسـیون چندک می پردازد، دلالت بر جدید بودن مطالعه حاضر نسبت به پژوهشهای داخلی و خـارجی دارد.