چکیده:
نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبانی توحید، عدل و کرامت انسانی بنا شده است. از همین رو چارچوب اقتصادی پیشبینیشده در قانون اساسی نیز در راستای حفظ مبانی و پایههای مذکور است. از نظر قوه مؤسس، نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران وسیلهای برای تأمین حاجات حیاتی مادی برای وصول به اهدافی متعالیتر در نظر گرفته شده است تا حرکت تکاملی انسان به سوی پرورش و بالندگی مستمر جوهرهی حقیقیاش که از آن در قانون اساسی به «رشد» تعبیر شده است، فراهم شود. کرامت انسانی و احترام به شأن و شرافت او در اولویت اهداف نظام جمهوری اسلامی قرار دارد. علاوه بر مقدمه قانون اساسی، چندین اصل مستقیم یا غیر مستقیم به نظریه اقتصادی رشدمحور اشاره دارند و سازوکارهایی نیز جهت تحقق هر چه بهتر آن در کنار دولت به ایفای وظیفه میپردازند تا رسالت قانون اساسی جهت دستیابی انسان به تعالی و رشد به عنوان هدفی عامتر از توسعه اقتصادی به انجام برسد. برای استفاده از توصیه قوه مؤسس در بهرهگیری از تجربیات بشری باید بیان نمود که در قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان نیز به عنوان کشوری با سیستم اقتصادی بازار اجتماعی و در عین حال با پشتوانه تفکرات مذهبی و فلسفی، انسان موجودی معنوی-اخلاقی معرفی شده که باید آزادانه رفتار کند، اما اَعمالش مقید به احساس وظیفه اخلاقی است و این چنین بر رشد آزادنه انسان در جامهی حق ابرازِ شخصیت تأکید میکند.
The Islamic Republic of Iran was originally constituted on the principles of monotheism, justice and human dignity. The economic outlook prescribed by her Constitution, accordingly, endorses these principles. Indeed, the constituent power viewed the economic system as a means of providing the material needs of people to achieve loftier goals- defined in the Constitution as human growth. Respect for human dignity is a top priority of the Islamic Republic. Stated in the preamble, several more articles reinforce the growth-oriented economic theory and propose mechanisms the State shall deploy to achieve human excellence and growth other than merely economic development. Much in the same vein, the Constitution of the Federal Republic of Germany, albeit instituting a free-market social order, builds on the religious and philosophical ideologies to depict human as a spiritual-moral being who shall act freely. Bound by moral forces, these actions may help the human grow and develop a moral personality.
خلاصه ماشینی:
براي استفاده از توصيه قوه مؤسس در بهره گيري از تجربيات بشري بايد بيان نمود که در قانون اساسي جمهوري فدرال آلمان نيز به عنوان کشوري با سيستم اقتصادي بازار اجتماعي و در عين حال با پشتوانه تفکرات مذهبي و فلسفي، انسان موجودي معنوي -اخلاقي معرفي شده که بايد آزادانه رفتار کند، اما اعمالش مقيد به احساس وظيفه اخلاقي است و اين چنين بر رشد آزادنه انسان در جامه ي حق ابرازِ شخصيت تأکيد ميکند.
در بند (٢) اصل دوم قانون اساسي آلباني ٤ نيز «رشد آزادانه شخصيت انسان » در کنار ساير ارزش ها همچون کرامت انساني ، حقوق و آزادي هاي او، برابري در برابر قانون ، عدالت اجتماعي و تکثرگرايي از پايه هاي دولت آلباني ذکر شده است که وظيفه رعايت و دفاع از آن ها به ١ اصل پنجم : اهداف و وظايف اساسي دولت عبارتند از: براي محافظت از استقلال و يکپارچگي ملت ترکيه ، تقسيم ناپذيري کشور، جمهوري و دموکراسي ؛ براي اطمينان از رفاه ، آرامش و خوشبختي فرد و جامعه ؛ تلاش براي رفع موانع سياسي، اجتماعي و اقتصادي که حقوق اساسي و آزادي هاي فرد را محدود مي کند به گونه اي که با اصول عدالت و دولت اجتماعي حاکم بر قانون ناسازگار باشد و شرايط لازم را براي رشد وجود مادي و معنوي فرد فراهم کند.