چکیده:
از جمله معانی و تفسیرهای مطرح برای مرجعیت علمی قرآن، اثرگذاری معنادار آن در یک حوزه دانشی است که شامل عرصه برونعلمی (نظیر مبادی و روش آن علم) و نیز عرصه درونعلمی (نظیر مسائل و نظریات مطرح در آن علم) میشود. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی اثرگذاری تعالیم قرآنی و وحیانی بر روش فلسفی میپردازد و ضمن تبیین شاخصههای روش فلسفی، در صدد است تا نشان دهد که هر چند روش فلسفی (یعنی روش برهانی و یقینی) مورد تأیید قرآن است، اما یگانه راه کشف حقیقت نیست از این رو فلاسفه مسلمان با الهام از تعالیم قرآن کریم، به نقادی عقل و تعیین حد و حدود آن پرداخته و از اعتبار معرفتشناختی وحی و کشف و شهود در کنار آن سخن گفتهاند و عقل منطقی و روش ارسطویی را یگانه راه کشف حقیقت نمیدانند.
From among the proposed meanings and interpretations for the cognitive authority of the Qur'an, is its significant impact on a discipline of knowledge both outside (such as principles and method of that discipline) and inside (such as issues and current theories in that discipline). Having adopted an analytic-descriptive method, the author goes to study the influence of the revealed and Qur'anic teachings on philosophical method. Not only does he explain the indexes of philosophical method, but also goes to demonstrate that this method (proof and certitude) is approved by the Qur'an; it is not the only method for discovering the truth, though. Accordingly and inspired by the Qur'anic teachings, Muslim philosophers have criticized the limitations of the intellect and talked about the cognitive value of revelation and spiritual visions, and have not confined the way of discovering the truth to logical reasoning or Aristotelian method.
خلاصه ماشینی:
مرجعیت علمی قرآن کریم و تأثیر آن در روش فلسفه اسلامی علیرضا اسعدی 1 چکیده از جمله معانی و تفسیرهای مطرح برای مرجعیت علمی قرآن، اثرگذاری معنادار آن در یک حوزه دانشی است که شامل عرصه برونعلمی (نظیر مبادی و روش آن علم) و نیز عرصه درونعلمی (نظیر مسائل و نظریات مطرح در آن علم) میشود.
این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی اثرگذاری تعالیم قرآنی و وحیانی بر روش فلسفی میپردازد و ضمن تبیین شاخصههای روش فلسفی، در صدد است تا نشان دهد که هر چند روش فلسفی (یعنی روش برهانی و یقینی) مورد تأیید قرآن است، اما یگانه راه کشف حقیقت نیست از این رو فلاسفه مسلمان با الهام از تعالیم قرآن کریم، به نقادی عقل و تعیین حد و حدود آن پرداخته و از اعتبار معرفتشناختی وحی و کشف و شهود در کنار آن سخن گفتهاند و عقل منطقی و روش ارسطویی را یگانه راه کشف حقیقت نمیدانند.
صدرالدین شیرازی با آنکه در فلسفه خود از کشف و شهود نیز سخن گفته است، اما بر این باور است که تنها زمانی میتوان حاصل کشفی عرفانی را مستند احکام فلسفی قرار داد که استدلالی عقلی را به سود خود الهام کند.
قرآن کریم خود نیز از چنین قیاسهایی در مسائل مهمی همچون توحید و معاد بهره گرفته است که در این نوشتار مجال آن نیست که به طرح و بررسی آنها بپردازیم.