چکیده:
بررسی سیاست خارجی ایران در قبال بحران سوریه موضوع پراهمیتی است که در رابطه با آن رویکردهای مختلفی وجود دارد. در این پژوهش با توجه به نقش حمایتی پررنگ ایران در تداوم حکومت سوریه به این پرسشها پرداخته می شود که سیاست خارجی ایران در قبال بحران سوریه را در قالب چه نظریه ای بهتر می توان تبیین کرد؟ این سیاست تا چه میزان موفقیت آمیز بوده و چه پیامدهایی را به همراه داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سوریه عمدتا وجه امنیتی داشته و معطوف به مقابله با تهدیدات، و حفظ نفوذ منطقه ای بوده لذا تبیین آن از منظر رهیافت واقع گرایی و به طور خاص نظریه موازنه تهدید مناسب تر است. این سیاست در مهار تهدیدات امنیتی مستقیم به ویژه قدرت گیری گروههای تکفیری در حوزه منطقه ای غرب ایران و همچنین حفظ نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی، موفقیت آمیز بوده با این حال برخی کاستی ها و پیامدها را نیز به همراه داشته که می توان به گسترش شکافهای مذهبی در منطقه و همچنین افول قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و گروههای همسو در جهان عرب اشاره کرد. از طرف دیگر، نگاه محدود امنیتی نظامی به حوزه سوریه و ضعف دیپلماسی اقتصادی ایران، و همچنین کنشهای سایر بازیگران تاثیرگذار در سوریه مانند روسیه برای گسترش حوزه نفوذ نیز بر منافع ایران در این منطقه تاثیرات منفی داشته است. در این پژوهش از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده و روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است.
Examining Iran's foreign policy towards the Syrian crisis is a very important issue that has different approaches. In this research, taking into account Iran's strong supporting role in the continuation of the Syrian government, the following questions are addressed: What theory can best explain Iran's foreign policy regarding the Syrian crisis? To what extent has this policy been successful and what consequences has it brought? The findings of the research indicate that the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in Syria mainly has a security aspect and is aimed at confronting threats and maintaining regional influence, so its explanation is from the perspective of realism approach and specifically the threat balance theory. It is more suitable. This policy has been successful in curbing direct security threats, especially the strengthening of Takfiri groups in the western region of Iran, as well as maintaining the regional influence of the Islamic Republic, however, it has also brought some shortcomings and consequences. We can mention the widening of religious divisions in the region as well as the decline of the soft power of the Islamic Republic of Iran and aligned groups in the Arab world. On the other hand, the limited view of military security on the Syrian area and the weakness of Iran's economic diplomacy, as well as the actions of other influential actors in Syria, such as Russia, to expand the sphere of influence have also had negative effects on Iran's interests in this region. In this research, a descriptive analytical method was used and the data collection method is library.
خلاصه ماشینی:
(عباسي :۱۳۹۴( گارينه کشيشيان و سهيل سهيلي نجف آبادي نيز در مقاله اي با عنوان «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در قبال تحولات خاورميانه (بيداري اسلامي ) با تاکيد بر بحران سوريه » استدلال مي کنند که ايران خواهان گسترش ارزش هاي هويتي خود در منطقه است ، اما سعي دارد تا با نفوذ بيشتر در منطقه با بهره گيري از سياست اتحاد با روسيه ،نخست امنيت ملي خويش و پس از آن منافع ملي خود را تامين نمايد.
بايد توجه داشت که کنش روسيه تا اواسط سال ۲۰۱۵ در چارچوب موازنه نرم قابل تبيين است و اين کشور براي مقابله با تحرکات ايالات متحده و کشورهاي عربي از ابزارهاي نهادي و ديپلماتيک ( به عنوان مثال وتوي طرحهاي آمريکا در شوراي امنيت ) استفاده مي کرد و ورود مستقيم نظامي به تحولات نداشت با اين حال چشم انداز سقوط دمشق و گسترش قدرت جريانهاي معارض و بنا به برخي گزارشها نقش اقناعي ايران، روسيه را به انجام حملات هوايي وسيع در سوريه مجاب نمود.
)Alirafai, Jahanbani and Khaliji :March 2021) اگرچه مقابله با اسراييل و همچنين حمايت از هويت شيعي در سياست خارجي ايران جايگاه قابل توجهي دارد، اما نگاهي تاريخي و ژئوپوليتيکي به روابط ايران و سوريه و سياست منطقه اي جمهوري اسلامي ايران نشان مي دهد که اين کشور نوع ائتلاف کشورهاي عربي و غربي براي براندازي حکومت سوريه را تهديدي براي قدرت منطقه اي و فراتر از آن امنيت ملي خود برداشت نموده و آنرا پاسخي دفاعي به تهديدات امنيتي درنظر مي گيرد.