چکیده:
دستگاه آموزش و پرورش به عنوان یکی از بزرگترین و همگانی ترین نهادهای اجتماعی، چیزی جز یک نظام کلان تصمیم گیرنده، برنامه ریز و مجری نیست که مجموع تلاش خود را به رشد و تعالی انسانها معطوف می سازد. شاید از وقتی که دولتها در قالب تشکیلاتی منظم، نقش فراگیرتری در فرآیند آموزش و پرورش بر عهده گرفتند، مسائل مالی و اقتصادی آن به صورت روشن تر و جدی تر مطرح گردید؛ اما این بدان معنی نیست که قدیمی ترین انواع آموزش، یعنی تربیت خانوادگی از طریق والدین فاقد جنبه اقتصادی بوده است. در عین حال امروز گذراندن طرح های آموزشی از صافی اقتصاد امری ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید؛ زیرا به روشنی مشخص است که بدون تامین مالی مناسب و بهنگام امکان دستیابی به اهداف برنامه وجود ندارد. در این مقاله به بررسی سهم اقتصاد آموزش و پرورش در رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در آن پرداخته شده است.
اقتصاد آموزش و پرورش در جستجوی چگونگی تخصیص بهتر منابع کمیاب در آموزش و پرورش است. این میتواند به ما کمک کند که چگونه آموزش بیشتر (یا کمتر) را فراهم کرد و اثر اقتصاد بر افراد، مدارس و جامعه را درک کرد.
The education system, as one of the largest and most universal social institutions, is nothing but a macro system of decision-makers, planners and executives, which focuses its efforts on the growth and excellence of human beings. Perhaps since governments assumed a more comprehensive role in the education process in the form of regular organizations, its financial and economic issues were raised more clearly and seriously; But this does not mean that the oldest types of education, that is, family education through parents, lacked an economic aspect. At the same time, today, passing educational plans is necessary and inevitable; Because it is clear that it is not possible to achieve the goals of the program without proper and timely funding. In this article, the contribution of education economy in economic growth and investment in it has been investigated. The economics of education is looking for how to better allocate scarce resources in education. It can help us understand how to provide more (or less) education and the effect of the economy on individuals, schools and society.
خلاصه ماشینی:
710 ١-مقدمه اقتصاد آموزش و پرورش از دو واژه «اقتصاد» و «آموزش و پرورش » تشکيل شده است که به تبع تلقي واژه «اقتصاد» در حوزه علم اقتصاد و از منظر «آموزش و پرورش » در حيطه علوم تربيتي قرار دارد، اما اين علم ترکيبي، کاربرد علم اقتصاد در نظام آموزش و پرورش را مورد توجه قرار مي دهد و آموزش و پرورش را قادر مي سازد تا ضمن بکارگيري منطقي يافته هاي علم اقتصاد، آموزش و پرورش با کيفيت را با قيمت ارزان در اختيار مردم قرار دهد و شرايطي را فراهم سازد تا تربيت يافتگان آموزش و پرورش ، يعني انسان ها، با بهره گيري و تأثير و تأثري که از «آموزش و پرورش »، «محيط زيست »، «بهداشت و تغذيه »، «اشتغال » و «آزادي سياسي و اقتصادي» مي گيرند، خود را به منابع انساني و سرمايه انساني در جامعه تبديل کنند.
يک نظام اقتصادي چون منابع محدودي دارد و نميتواند همه ي کالاها و خدمات مورد نياز خود را توليد کند، از اين رو، لازم است که در امر سرمايه گذاري براي آموزش و پرورش ، ارزش هاي بازدهي آن و همچنين هزينه هاي تمام منابعي را که مصرف مي کند، به دقت تشخيص داده و اندازه گيري کند.