چکیده:
تدلیس به معنی فریب دادن و پنهان کردن واقع است. ١ پس، هرگاه فروشنده مالی، برای فریفتن خریدار،
وصفی موهوم را به کالای خود نسبت دهد یا عیبی را که در آن است بپوشاند، گویند در معامله تدلیس
کرده است. ٢ بدین ترتیب، در هر تدلیس نوعی تقلب و ریا وجود دارد و نیرنگ باز، بیاعتنا به شرافت
شغلی و درستکاری متعارف، از اعتماد طرف معامله برای گول زدن او استفاده میکند. به همین جهت،
تدلیس در قرارداد با کلاهبرداری قرابت دارد. قانون مدنی در ماده ٤٣٨ بر همین وصف (فریبکاری) تکیه
میکند و در تعریف تدلیس میگوید: «تدلیس عبارت واست از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله
شود». ٣ با وجود این، تعریف قانون ناقص و مبهم است و تمام عناصر و شرایط تحقق تدلیس را بیان
نمیکند.
خلاصه ماشینی:
اکنون بايد ديد آيا ميتوان گامي ديگر به پيش نهاد و سکوت طرف قرارداد را، نسبت به واقعيتي که معامل از آن آگاه نيست و در نتيجه همين جهل به معامله دست ميزند، تدليس شمرد؟ به بيان ديگر، آيا تدليس منفي نيز وجود دارد و مستند خيار فسخ قرار ميگيرد؟ بخش مهم ترديد از آنجا است که ، از يک سو، اگر کتمان عيب و خودداري از دادن اطلاعات به طرف معامله سبب خيار فسخ باشد، اعتبار قراردادها در بسياري موارد رو به سستي ميگرايد و ناراضي ميتواند کاهلي و بيمبالاتي خود را سبب برهم زدن پيمان با ديگران کند.
دکتر جعفري لنگرودي، دائره المعارف حقوق مدني و تجارت ، ج ١، ص ٧٧٤- دکتر قائم مقامي، تعهدات ، ج ٢، ص ٢٧٦- محمد بروجردي عبده ، حقوق مدني، ص ٢٥٤- ناصر کاتوزيان ، تقريرات درس حقوق مدني، سال ١٣٤٨، دانشکده حقوق ، پلي کپي، ص ٩٤، همين دوره از حقوق مدني، خانواده ، ج ١، ش ١٧١ و آنان که در اين باره سخني نگفته اند، از مثال هايشان پيدا است که به آن نظر داشته اند: مصطفي عدل ، ش ٥١٠- دکتر سيد حسن امامي، حقوق مدني، ج ١، ص ٥١٤- و از فقيهان : شيخ مرتضي انصاري، مکاسب ، ص ٢٦٢ و ٢٦٣- شيخ محمد حسن نجفي، جواهر الکلام ، ج ٣٠، ص ٣٦٢ و ٣٦٣- ابن قدامه ، المغني، ج ٤، ص ١٠٨- و در حقوق فرانسه : کاريونيه ، ج ٤، ش ٢٠، ص ٧٨- پلنيون و ريپر، ج ٦ به وسيله اسمن ، ش ١٩٩- مازو، ج ٢، ش ١٩٠- ريپر و بولانژه ، ج ٢، ش ١٧٠- مارتي و رينو، ج ٢ (تعهدات )، ش ١٣٤- گستن ، قرارداد، ش ٤٢٦ – و براي ديدن تحليل فريب عمدي در حقوق آمريکا، رک.