چکیده:
واژه ی عشق همواره در طول سالیان دراز، یکی از کلیدی ترین واژگان در پهنه ی زبان فارسی، برای بیان احساسات، مورد
توجه شعرای بسیاری بوده و در این رهگذر، در قرون مختلف، شاعران بسیاری با مورد خطاب قرار دادن عشق، زیباترین اثر
ادبی کارنامه هنری خود را آفریدهاند. موضوع عشق معمایی ست بی شرح که در حیطه ی دانش هیچ کس نمی گنجد و هر
کس به مقتضای دریافت درونی خود دربارة عشق و ماهیت آن سخن گفته و با بیان گونه گون از قصۀ ناتمام عشق در هر عصر
و دوره ای دم زده است. یکی از این شعرای ادب معاصر، میرزا محمد تقی ملک الشعرای بهارست که در عصر مشروطه با توجه
به اوضاع حاکم در بحث وطن، و آزادی وطن از چنگال اجانب، با کلام شیوایی سیمای عشق را در قالب حب الوطن، به تصویر
کشیده است، در این مقاله سعی برآن است که به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جلوه های ویژه عشق در دیوان بهار از
منظر وطن پرستی پرداخته و به این سوال پاسخ دهیم که عشق از منظر او چه صفات و ویژگیهایی دارد و آیا تفاوتی با عشق
سایر شعرا در ادوار گذشته داشته یا خیر.
خلاصه ماشینی:
يکي از اين شعراي ادب معاصر، ميرزا محمد تقي ملک الشعراي بهارست که در عصر مشروطه با توجه به اوضاع حاکم در بحث وطن ، و آزادي وطن از چنگال اجانب ، با کلام شيوايي سيماي عشق را در قالب حب الوطن ، به تصوير کشيده است ، در اين مقاله سعي برآن است که به روش توصيفي - تحليلي به بررسي جلوه هاي ويژه عشق در ديوان بهار از منظر وطن پرستي پرداخته و به اين سوال پاسخ دهيم که عشق از منظر او چه صفات و ويژگيهايي دارد و آيا تفاوتي با عشق ساير شعرا در ادوار گذشته داشته يا خير.
پيشينه تحقيق در زمينه ي انديشه هاي وطن پرستي و وطن دوستي، پژوهشگراني چند در عرصه ي ادب پارسي قلم فرسايي نموده و وطن و وطنيات خود را در آينه ي زلال افکار خويش ترسيم و به رشته تحرير درآورده اند؛ از آن جمله «ليلاي وطن در آغوش مشروطيت » از دکتر ناصرالدين شاه حسيني و مسعود سرحدي (١٣٩٠) نشريه تحقيقات تعليمي و غنايي زبان و ادب فارسي شماره ١٠، که در آن انگيزه ها و سطوح وطن پرستي در شعر شاعران برجسته عصر مشروطه به طور مشروح بررسي گرديده و لب کلام مقاله در خصوص ضعف و زبوني دولت عصر در مديريت جامعه و جريحه دار شدن غرور ايراني در خصوص صيانت از تماميت ارضي کشور را عامل توجه و سرايش شعر از سوي شعراي آن عصر با توجه به رسالت اجتماعي شان مي دهد.