چکیده:
مخالفت با حجاب زنان با تکیه بر اهمیت عفافگرایی مدتی است در میان برخی از نو اندیشان مسلمان بهویژه فمینیسمهای اسلامی ترویج میشود. از جمله آنان، آمنه ودود ـ مسیحی مسلمانشده آمریکایی و استاد دانشگاه ویرجینیا ـ در کتاب «قرآن و زن» است. وی در این کتاب ـ که رساله دکتری وی در دانشگاه میشیگان آمریکا نیز است ـ مدعی است نوع پوشش در عصر حاضر بر اساس نگاه مردسالارانه به زن و از ناحیه جبر فرهنگی جوامع است. از دیدگاه او قرآن درصدد تشریع حجاب نبوده است؛ بلکه این آیات داستانهایی در مورد فرهنگ رایج عصر نزول برای نشان دادن اهمیت مسئله حضور اجتماعی زن همراه با عفاف است. نویسنده در این مقاله درصدد نقد مبانی و نتایج بهدستآمده آمنه ودود در نظریه عفافگرایی بوده است. با مطالعه و استخراج مبانی آمنه ودود در کتاب «قرآن و زن» و تحلیل آن به روش توصیفی ـ تحلیلی ـ انتقادی مشخص شد که در مبانی ودود مواردی از قبیل تفسیر قرآن بدون سنت، پایهگذاری هرمنوتیک توحیدی، عصریانگاری و لزوم خوانشهای معاصر، اعتقاد به برابری جنسیتی نقش مهمی در ارائه نظریه عفافگرایی و حجابگریزی دارد. با نقد مبانی و تفسیر صحیح از آیات حجاب، نظریه فقها و مفسران فریقین در آیات حجاب تقویت و اکتفا به عفاف بدون الزام به حجاب موردنقد قرار گرفت.
Opposition to women’s hijab based on the importance of chastity has been promoted for some time among some new Muslim thinkers, especially Islamic feminisms. Among them is Amina Wadud, an American Christian who became a Muslim and a professor at the University of Virginia, in the book “Quran and Woman”. In this book - which is also his doctoral dissertation at the University of Michigan, America - she claims that the type of clothing in the present era is based on the patriarchal view of women and from the cultural determinism of societies. From her point of view, the Quran did not intend to legislate hijab; rather, these verses are stories about the popular culture of the descent era to show the importance of women’s social presence along with chastity. In this article, the author has tried to criticize the foundations and results obtained by Amina Wadud in the theory of chastity. By studying and extracting the basics of Amina Wadud in the book “Quran and Woman” and analyzing it in a descriptive-analytical critical method, it was found that in the basics of Wadud there are things such as interpreting the Quran without the Sunnah, establishing monotheistic hermeneutics, modernism and the necessity of contemporary readings, belief Gender equality plays an important role in presenting the theory of chastity and hijab avoidance; by criticizing the foundations and correct interpretation of the hijab verses, the theory of the jurists and commentators of the two major Islamic according to the verses of strengthening the hijab and being satisfied with chastity without the obligation to wear the hijab was criticized.
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه او قرآن درصدد تشریع حجاب نبوده است؛ بلکه این آیات داستانهایی در مورد فرهنگ رایج عصر نزول برای نشان دادن اهمیت مسئله حضور اجتماعی زن همراه با عفاف است.
با توجه به مباحث مطرحشده، این سؤالات مطرح میشود: آیا واقعاً محدوده حجاب با توجه به فرهنگ زمانه هر عصر و هر اجتماع متغیر است؟ آیا کیفیت پوششی که در قرآن به آن اشاره شده متأثر از نوع پوشش عصر پیامبر( است و در عصر حاضر کارایی ندارد؟ مبانی آمنه ودود در طرح این ادعا چیست؟ تحقیق حاضر با محوریت آراء آمنه ودود در ارائه نظریه عفافگرایی و حجابگریزی مبانی وی را مورد تحلیل و نقد قرار خواهد داد تا مشخص شود دیدگاه آمنه ودود تحت تأثیر چه نوع زیرساختهای دانشی بوده است.
به یک معنا تحریف معنوی از همین نوع تفسیر شکل میگیرد؛ زیرا «تحریف معنوى» آن است كه آیهاى را آن چنان معنا و تفسیر كنند كه خلاف مفهوم واقعى آن باشد (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱: ۱۱/ ۲۹)؛ همانگونه که قرآن درباره یهودیان میفرماید: (مِنَ الَّذِینَ هادُوا یحَرِّفُونَ الْكلِمَ عَنْ مَواضِعِه( (نساء/ ۴۶)؛ که از یهودیان دو گونه تحریف درباره تورات نقل شده است، یکی تغییر لفظی و دیگری تحریف معنوی که بدون توجه به متن و مقصود مؤلف متن، برابر منفعت خویش آن را تفسیر میکردند (فخررازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰: ۱۰/ ۹۳؛ ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰: ۴/ ۱۴۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴: ۴/ ۳۶۴)؛ که بازگشت آن نیز به تفسیر به رأی است.
با بررسی آراء هرمنوتیکی ودود میتوان گفت دور هرمنوتیکی مورد نظر او در تفسیر آیات حجاب فاقد ضوابط مورد نظر است؛ زیرا یکی از شرایط دور هرمنوتیکی توجه به انسجام معنایی قرآن بود، ولی او بدون در نظر گرفتن تمام آیات حجاب، این مقوله را ناشی از جبر فرهنگی میخواند و فقط به بحث عفاف ارزش مینهد؛ در حالیکه این نظر بر خلاف آیات دیگر است.