چکیده:
امروزه موفقیت و سودآوری سازمان ها در گرو استفاده اثربخش از نیروی انسانی است . آزمون واقعی
به عنوان یک رهبر و سرپرست ، میزان مهارت شما در ایجاد و حفظ سازمان های انسانی است . رهبری و
مدیریت اغلب یکسان انگاشته میشوند اما میان آنها تفاوت مهمی وجود دارد. رهبری فرآیندی گسترده تر
و جامع تر از مدیریت است . مدیریت نوعی رهبری است که در آن دست یابی به اهداف سازمانی دارای
اهمیت بیشتری است . تفاوت اساسی میان این دو مفهوم منبعث از کلمه است . هر زمان که شما سعی
میکنید رفتار شخص یا گروهی را، صرفنظر از دلیل آن ، تحت تاثیر قرار دهید، رهبری صورت میگیرد.
این کار ممکن است به خاطر اهداف خود یا اهداف دیگران صورت پذیرد و ممکن است با اهداف منابع
انسانی سازگاری داشته یا نداشته باشد. رهبری مسئولیتی است که باید به طور مداوم اعمال شود. از تمام
لحظات باید خردمندانه استفاده شود و این کار ساده ای نیست . رهبری به دلیل اینکه با پیچیدگیها و رفتارهای
غیرمعمول افراد سروکار دارد به سادگی قابل تعریف نیست . به همین دلیل تقریبا هنوز بااطمینان نمیتوان
عواملی علی موفقیت رهبری در یک زمان و مکان خاص را تعیین کرد. علت این است که شرایط واقعی
زندگی پیوسته در حال تغییر و عوامل و متغیرهایی زیادی به طور همزمان اثرگذارند. ما در این مقاله به
بررسی رهبری و مدیریت و نقش آن در منابع انسانی می پرداختیم .
خلاصه ماشینی:
ازآنجا که اقتصاد امروزي مبتني بر خدمات است لذا بنگاه ها براي انگيزش و افزايش بهره وري کارکنان ، بايد آنها را در فعاليت هاي کسب وکار شرکت دهند.
يکي از تحقيقات در مورد شيوه هاي مديريت منابع انساني شرکت هاي موفق نشان داده است ، که اين شرکت ها با پيروي از شيوه هاي توسعه رهبري که در اين مقاله مورد بحث قرار گرفته اند، از نظر سودآوري اقتصادي از همتايان خود به ميزان قابل توجهي بهتر عمل ميکنند.
به بياني ديگر توانايي تشخيص استعداد و شناسايي رهبران آينده توسط عملکرد مديريت منابع انساني و مديريت ارشد که همپاي يکديگر براي رسيدن به اين مهم در تلاش اند، صورت مي پذيرد.
(٧) رهبر منابع انساني رهبر منابع انساني، علاوه بر اينکه به خبرگي و اطلاع کافي از فرايندهاي اين حوزه نياز دارد، بايد توانايي ايجاد انگيزه در کارکنان را داشته باشد، در واقع ، اگر تحصيلات مرتبط ، دوره هاي کاربردي و سوابق 138 عملکرد از شروط لازم احراز اين پست محسوب شوند، شخصيت کاريزماتيک و الهام بخش را بايد در زمره شروط کافي به حساب آورد، بديهي است که در آغاز بايد به دنبال شروط لازم بود و پس از آن در ميان مديران منتخب حائز شرايط لازم ، در پي تحقق شروط کافي احراز بود.
(١٣) نتيجه گيري: در سازمان هاي امروزي با تغيير محيط کسب وکار نقش مديران منابع انساني نيز تغيير کرده است .