چکیده:
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان اصلیترین رکن محور مقاومت در طول سالیان سال همواره در خط مقدم مقابله با سلطهگری آمریکا و مقابله با تجاوزگری و توسعهطلبی رژیم صهیونیستی و یاری و کمک به ملتهای مظلوم منطقه بوده است و هرروز نیز بر توان بازدارندگی خود و یاریرساندن به اعضای محور مقاومت افزوده است. بیتردید بخش عمدهای از تحولات منطقه متأثر از انقلاب و سیاستهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است. در این میان شخصیت مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بهعنوان سکاندار انقلاب و رهبر و تئوری پرداز و تصمیمساز نظام، نقش بیبدیلی است. درعینحال مقوله مقاومت اسلامی بهعنوان یکی از شاخصهها و ارکان انقلاب اسلامی در نگاه معظم له یک نگاه اعتقادی و قرآنی است، بدین معنا که مقاومت درراه حق، متضمن تحقق وعدههای الهی و پیروزی جبهه حق در برابر لشکریان باطل است. بنابراین با عنایت به جایگاه ولایتفقیه در انقلاب اسلامی و تسلط معظم له به مسائل محور مقاومت، نقش ایشان در تقویت و رشد بنیه دفاعی- نظامی جبهه مقاومت نقش بسزایی است. هدف اصلی این مقاله تبیین نقش فرمانده معظم کل قوا در هدایت و رهبری جبهه مقاومت میباشد تا بر اساس آن اقدامات تقویت بنیه دفاعی و نظامی جبهه مقاومت توسط دولتها و گروهها و نهضتها هدایت شوند. این تحقیق از نوع کاربردی است و چون الگوی تحقیق مورد کاربرد در نیروهای مسلح و محور مقاومت بوده بنابراین کاربردی میباشد. این پژوهش با رویکرد کیفی است و ازآنجاییکه این مقاله در پی تبیین نقش مقام معظم رهبری((مدظلهالعالی)در هدایت و رهبری جبهه مقاومت است؛ بنابراین از روش توصیفی- تبیینی (اکتشافی) و با ابزار تحلیل داده بنیاد استفاده گردید. لذا بر طبق نتایج تحقیق، راهبردها و پیامدهای هدایت و رهبری فرمانده معظم کل قوا در جبهه مقاومت به شرح ذیل میباشند: 1-راهبردها: ایستادگی و استقامت، آمادگی و بصیرت، ایجاد اقتدار بازدارنده؛ 2-پیامدها: رشد و توسعه فرهنگ مقاومت در منطقه، توسعه خوداتکایی و نفی امنیت وارداتی در منطقه.
The Islamic Republic of Iran as the main pillar of the resistance over the years has always been at the forefront of countering US domination and countering the aggression and expansionism of the Zionist regime and helping and oppressing the oppressed nations of the region. Assistance to members of the resistance axis has increased. Undoubtedly, a major part of the developments in the region has been influenced by the revolution and the policies of the holy system of the Islamic Republic of Iran. In the meantime, the character of the Supreme Leader (Modzaleh Al-Aali) as the helmsman of the revolution and the leader and theorist and decision-maker of the system, is an irreplaceable role. At the same time, the issue of Islamic resistance as one of the characteristics and pillars of the Islamic Revolution in His Holiness's view is a doctrinal and Qur'anic view, meaning that resistance to the path of truth guarantees the fulfillment of divine promises and the victory of the Right Front over false armies. Therefore, considering the position of Velayat-e-Faqih in the Islamic Revolution and His Holiness's dominance over the issues of resistance, his role in strengthening and growing the defense-military strength of the Resistance Front is significant. The main purpose of this article is to explain the role of the Commander-in-Chief of the Armed Forces in leading the leadership of the Resistance Front, based on which measures to strengthen the defense and military strength of the Resistance Front will be led by governments, groups and movements. This research is of a applied type.This research is with a qualitative approach and since this article seeks to explain the role of the Supreme Leader (memory of God) in leading the leadership of the Resistance Front; Therefore, descriptive-explanatory (exploratory) method was used with foundation data analysis tool. Therefore, according to the true results, the strategies and consequences of the guidance and leadership of the Supreme Commander of the Armed Forces on the resistance front are as follows: 1- Strategies: endurance and perseverance, readiness and insight, creating a deterrent authority; 2. Consequences: The growth and development of the culture of resistance in the region, the development of self-reliance and the denial of imported security in the region
خلاصه ماشینی:
٢- پژوهش دوم با عنوان تدوين راهبردهاي دفاعي و امنيتـي جمهـوري اسـلامي ايـران در منطقـه آسياي جنوب غرب با رويکرد جبهه مقاومت و بيداري اسلامي که توسط پژوهشگر شهاب شريفي در دانشگاه عالي دفاع ملي و در سال ١٣٩٥ انجام و سؤال تحقيق شامل راهبردهاي دفاعي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران در منطقه آسياي جنوب غرب با رويکرد جبهه مقاومت و بيـداري اسـلامي کدام است ؟ و نتايج آن عبارت است از: بيداري اسلامي و جبهه مقاومت پديـده هـايي هسـتند کـه همبستگي مستقيم باهم دارند طوري که تغيير دريکـي از آن هـا بـه همـان نسـبت باعـث تغييـر در دیگری خواهد بود درواقع دو متغیر هم زمان محسوب ميشود مسـئله تحقيـق آن اسـت کـه جبهـه مقاومت به عنوان يک عامل قوي در گسترش بيداري اسلامي موفق ولي در کنترل آن نـاموفق بـوده است و به علت حجمه هاي دشمن قادر نبوده است اين موج را به شکل شايسته اي مديريت نمايـد اين خود حاکي از ضعف اين جبهه ميباشد طوري که بيداري اسلامي بر ضد جبهه مقاومت عمـل نموده و باعث شده گروه هاي تندرو و افراطي از وضعيت وجود آمده سوءاسـتفاده نمايـد و مسـير بيداري اسلامي را در جهتي قرار دهند که برخلاف مصالح امت اسلام باشد نتايج تحقيق نـه هـدف بلندمدت به همراه راهبردهاي تحقق آن ها (١٤ مورد) در منطقه آسياي جنوب غربي را نشـان مـي- دهد که مهم ترين آن دور کردن تهديد از مرزهاي جمهوري اسلامي ايران ميباشـد و جـذاب تـرين راهبرد در بين راهبردهاي تدوين شده براي تحقق ايـن هـدف ، تقويـت حمايـت از حشدالشـعبي و توسعه نفوذ آن ها در ارتش عراق براي نابودي کامل داعش در اين کشور ميباشد.