چکیده:
شاهنامه فردوسی یکی از بزرگترین و ارزشمندترین مانداکهای فرهنگ زرین ایران است. در این کتاب به داستانها و سرگذشتهای بسیاری از نیاکان خود برمی خوریم و از گذشته دور خود بسیار میآموزیم. در این میان، سرودههای شاهنامه جدای از داستان سراییهای شیرین و روان و ساده، دارای دادههای تاریخی از زندگانی مردمان، کشورداران و مرزهایی است که در برخی از رویدادهای گذشته پیشدادی و کیانی ایران، ارزشمند است. گفتههای فردوسی در شاهنامه گاه از سرگذشت مردمان و شاهان و قلمروهایی است که هنوز درباره آن سخن گفته و صدها ارزیابی و برداشتهای گوناگون از آن میشود. یکی از این نامها، نام توران است. نامی که به سبب همانندی آوایی، از آن برداشتهای گوناگون شده است. دانای طوس، داستان توران را از زمان بخش کردن جهان ایرانی در دوران پیشدادی آغاز میکند. هنگامی که فریدون سرزمینهای ایران را به سه فرزند خود و سه شاه ایرانی میدهد. ایرج فرزند بزرگ شاه سرزمین ایران میشود. فرزند دوم تور شاه سرزمین توران یا ترکان و چین میشود و سلم نیز شاه سرزمینهای باختری یا روم و آنسوی روم میشود. این جستار برآن است تا با بازنمایی آنچه در شاهنامه درباره نام توران آمده است به ریشه یابی تاریخی و جغرافیایی آن بپردازد. آنگاه چگونگی پیوند نام توران با ترکان برپایه سرودههای دانای طوس و همچنین گفتهها و نگرشهای دیگر شاهنامه شناسان واژه توران واکاوی شده است.
Ferdowsi's Shahnameh is one of the biggest and most valuable heritages of Iran's golden culture. In this book, we come across the stories of many of our ancestors and learn a lot from our distant past. In the meantime, Shahnameh's poems, apart from sweet, smooth and simple storytelling, have historical data about the lives of people, countrymen and borders, which are valuable in some of the events of Iran's ancient and ancient past. Ferdowsi's statements in the Shahnameh are sometimes about the history of people, kings and territories that are still spoken about and hundreds of evaluations and different interpretations are made. The sage of Tous begins the story of Turan from the time of dividing the Iranian world in the Pishdadi era when Fereydun gives the lands of Iran to his three children and three Iranian kings. Iraj becomes the eldest son of the king of Iran. The second son of Tur becomes the king of Turan or Turks and China lands, and Salm also becomes the king of Western lands or Rome and beyond Rome.This essay aims to assess Turan historical and geographical roots by representing what is mentioned in the Shahnameh about the name of Turan. Then, how the name Turan is connected with Turks has been analyzed based on the poems of Ferdowsi, as well as the statements and attitudes of other Shahnameh scholars of the word Turan.
خلاصه ماشینی:
آيـا فردوسـي بـه شـوند بهم ريختگـي روزگار ورارودان با يورش و آمدن ترکان در دورة خودش يـا بـه سـخني در سـدة چهـارم هجـري، دچـار نادرستي شده بود؟ زاستاري (طبيعي) است که فردوسي آن پهنۀ تاريخي را که در داستان فريدون جايگـاه نبرد خونين ايران و توران بوده است ، از بن نوشته هاي پيشين که در دسترس او بـود و يـا موبـدان بـه او گفته بودند برگرفته است .
بنابراين اين سرزمين ها برپايۀ شاهنامه در دورة پيشدادي که پيش از تاريخ است شايد ٥ هزار سال پيشتر، همگي در قلمرو پادشاهي ايران بود: نهفتــــه چــــو بيــــرون کشــــيد از نهــــان بـــه ســـه بخـــش کـــرد آفريـــدون جهـــان يکـــي روم و خـــاور دگـــر تـــرک و چـــين ســـيم دشــــت گــــردان و ايــــران زمــــين نخســــتين بــــه ســــلم انــــدرون بنگريــــد همـــــه روم و خـــــاور مـــــر او را ســـــزيد بــــه فرزنـــــد تـــــا لشـــــکري برگزيــــد گــــراز انســــوي خــــاور انــــدر کشــــيد بــــه تخــــت کيــــان انــــدر آورد پــــاي همـــــــي خواندنـــــــديش خاورخـــــــداي دگــــــر تــــــور را داد تــــــوران زمــــــين ورا کـــــرد ســـــالار ترکـــــان و چـــــين يکــــي لشــــکري نــــامزد کــــرد شــــاه کشــــيد آن گهــــي تــــور لشــــکر بــــه راه بيامــــد بــــه تخــــت کئــــي برنشســــت کمـــر برميـــان بســـت و بگشـــاد دســـت بزرگــــــان بــــــرو گــــــوهر افشــــــاندند همـــي پــــاک تــــوران شــــهش خواندنــــد از ايشـــان چـــو نوبـــت بـــه ايـــرج رســـيد مــــر او را پــــدر شــــاه ايــــران گزيــــد هــــم ايــــران و هــــم دشــــت نيـــزه وران همــــآن تخــــت شــــاهي و تــــاج ســــران (همان ، فريدون ٥) در همين جا در مييابيم که فردوسي خود گفته است که فريدون به تور سرزمين توران را داد.