چکیده:
موسیقی در اساطیر ملل مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این علم به مثابة یکی از بخشهای حکمت نظری، بواسطة همسانی در ادراکات شهودی و درونی، بعد متافیزیکی، خطاناپذیری و ...، با عرفان ادبی، پیوندی ناگسستنی دارد. بسط مفهومی موسیقی از همین جا نشأت گرفت که منجر به رهایی از فضای مونولوگ و تکبعدی و سوق یافتن به موسیقی روح کیهانی گردید که تدریجاً در عرفان نیز رسوخ کرد و قوت گرفت. ادراک از موسیقی که تجلی ساز سماع عارفانه بوده و رستاخیز عوالم و حالت های روحانی سالک است یک موسیقی افلاکی و کیهانی را نمایان شده وبعد شهودی پیدا می کند و مستقیما با عواطف و احساسات را درگیر می کند. مولوی نگاه بسیار زیبایی شناسانه ای از دریافت موسیقی دارد و چون در دریافت های باطنی در مرتبه بالایی از واردات قلبی بوده و به بیان دیگرنمادی از همه نظام ها و عرف ها و عادت ها را داراست ارتباط میان نگاه او و تفکراتش با موسیقی کیهانی این مهم را نمایان می کند.
Music is very important in the mythology of different nations. This science, as one of the parts of theoretical wisdom, has an unbreakable connection with literary mysticism through similarity in intuitive and inner perceptions, metaphysical dimension, infallibility, etc. The conceptual expansion of music originated from here, which led to liberation from the monologue and one-dimensional atmosphere and to the music of the cosmic spirit, which gradually penetrated and gained strength in mysticism. The perception of music, which is a manifestation of mystic hearing and the resurrection of the worlds and spiritual states of the seeker, reveals and intuitively finds a celestial and cosmic music and directly engages emotions and feelings.Molavi has a very aesthetic view of receiving music, and because it is at a high level of heart import in esoteric receptions, and in other words, it is a symbol of all systems, customs and habits, the connection between his view and his thoughts with cosmic music is important. Show
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش که به روش توصيفي ـ تحليلي و کتابخانه اي تدوين شده ، نمودها و کارکردهاي موسيقي آفرينش و سماع در انديشۀ مولانا جلال الدين محمد بلخي بررسي شده است .
نگاه مولانا با موسيقي آفرينش سازکاري دارد؟ بحث و بررسي ـ موسيقي و صداهاي کيهاني حکيمان و فيلسوفان يونان زمين ، بر اين عقيده بوده اند که "گونه اي همترازي و سازگاري ويژه ، مابين موسيقيهاي در جهان وجود داشته است .
" (غزالي، ١٤٠٦: ١٢١) در اين ميان موسيقي سماع نيز مورد نظر عارفان بوده و مولانا با استفاده از آن توانسته نغمات و اصوات دروني خود را به خوبي بيان کند.
(به تصویر صفحه رجوع شود) نمودار گونه هاي قدم زدن در راه سير و سلوک عرفاني در سخنان زير مولانا اين امر را بيان ميکند که خداوند نيز سماع را مد نظر قرار داده و در واقع وي فرمان شنيدن آن را به بندگان داده است .
فرماني که خداوند در اين ميان صادر کرده ، ميتواند نشاني از عهد ازلي باشد که شاعر بدين صورت آن را ترسيم ميکند: خلــق شــده شــکار او، فرجــه کنــان کــار او در پي اختيار او، هر يک بسـته زيـوري گفته به شاخ رقص کن ، گفته به برگ کف بزن گفته به چرخ چرخ زن ، گرد منازل ثري گفته به موج شور کن ، کـف ز زلال دور کـن گفته به دل عبور کن ، بر رخ هر مصوري (مولوي، ١٣٧٣: ١٣٧) مولوي همۀ آفريده هاي جهان و حتي جرم هاي آسماني را در شنيدن اين نداهاي آسماني و رباني، شريک شمرده است و بر اين باور است که آنها نيز، از شراب "سقاهم ربهم "، نداي حق تعالي را شنيده اند و در حال سماع اند.