چکیده:
پوشاک اگرچه همیشه ضرورتی حیاتی و انکارناپذیر برای بشر بوده، اما کارکردهای دیگری نیز در زندگی او داشته است. در دوره قاجار پوشاک علاوهبراینکه نیاز مبرم و اساسی زندگی هر ایرانی بود، اما ازسویدیگر وسیلهای برای نشان دادن تخصص و تمایز طبقاتی نیز بوده است. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با کاربست نظریه «تمایز اجتماعی» پیر بوردیو به این سوال پاسخ داده میشود: آیا پوشاک در میان ایرانیان عصر قاجار صرفا کالایی برای رفع نیازهای اساسی زندگی همچون حفاظت در مقابل سرما و گرما یا جلوگیری از برهنه ماندن بوده است یا اینکه علاوهبراین، کارکردهای دیگری همچون نشان دادن تمایز اجتماعی نیز داشته است؟ فرضیۀ پژوهش این است که لباس علاوهبراینکه وسیلهای برای رفع نیازهای اساسی زندگی بوده است، اما ازدیگرسو ابزار مناسبی برای نشان دادن تفاخر و تشخّص اشرافی و درنتیجه انعکاس تمایزات اجتماعی میان طبقات بالا و پایین جامعه بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد اگرچه طبقات فرودست در ایران عصر قاجار بیشتر براساس طبع ضرورتپسند خود به لباس به چشم کالایی برای رفع نیازهای اساسی زندگی همچون حفاظت در مقابل سرما، گرما و جلوگیری از برهنگی مینگریستند یا براساس شغل و حرفۀ خود بهدنبال لباس ارزان و بادوام بودند، به همین خاطر آنان نمیتوانستند توجه چندانی به رویکرد هنری و زیباشناختی لباس داشته باشند، اما طبقات فرادست که نیازهای اولیهشان برآورده شده بود، در مقابل با به خرج دادن سلیقهای هنری و زیباپسند، توجه خود را بیشتر معطوف به گرانقیمت بودن، زیبایی و استفاده از تجملات در لباسهای خود کردند تا از این طریق تشخّص و تمایز اجتماعی خود نسبتبه طبقات فرودست را نشان دهند.
In the Qajar period, clothing, in addition to being an urgent and basic need of every Iranian, was also a commodity to show class identity and distinction.In this research, descriptive-analytical method and using Pierre Bourdieu's theory of "social differentiation", the question is answered: Are clothes among the Qajar Iranians just a commodity to meet the basic needs of life such as protection against cold and heat or Was it to prevent nudity or, in addition, did it have other functions such as showing social distinction?The research hypothesis is that clothing, in addition to being a means to meet the basic needs of life, but on the other hand has been a good tool to show pride and aristocratic personality and thus reflect the social differences between the upper and lower classes of society.Findings show that although the lower classes in Iran in the Qajar era mostly based on their necessity-like nature, they looked at clothes as a commodity to meet the basic needs of life such as protection against cold, heat and nudity, or based on Their job was to find cheap and durable clothing, For this reason, they could not pay much attention to the artistic and aesthetic approach of clothing, but the upper classes, whose basic needs were met, instead of spending their artistic and aesthetic taste, focused more on being expensive, Beauty and the use of luxuries in their clothes to show their social identity and differentiation from the lower classes.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد اگرچه طبقات فرودست در ايران عصر قاجار بيشتر براساس طبع ضرورت پسند خود به لباس به چشم کالايي براي رفع نيازهاي اساسي زندگي همچون حفاظت در مقابل سرما، گرما و جلوگيري از برهنگي مينگريستند يا براساس شغل و حرفۀ خود به دنبال لباس ارزان و بادوام بودند، به همين خاطر آنان نميتوانستند توجه چنداني به رويکرد هنري و زيباشناختي لباس داشته باشند، اما طبقات فرادست که نيازهاي اوليه شان برآورده شده بود، در مقابل با به خرج دادن سليقه اي هنري و زيباپسند، توجه خود را بيشتر معطوف به گران قيمت بودن ، زيبايي و استفاده از تجملات در لباس هاي خود کردند تا از اين طريق تشخص و تمايز اجتماعي خود نسبت به طبقات فرودست را نشان دهند.
سؤالاتي که پژوهشگر با آن ها مواجه است عبارت اند از: آيا لباس در ميان ايرانيان عصر قاجار صرفا کالايي براي رفع نيازهاي اساسي زندگي همچون حفاظت در مقابل سرما و گرما، جلوگيري از برهنه ماندن يا آسان تر کردن امور شغلي بوده است يا اين که علاوه براين ، داراي کارکردهاي ديگري نيز بوده است ؟ آيا بعضي از طبقات اجتماعي عصر قاجار پوشاک را کالايي تجملاتي و فراتر از وسيله اي براي رفع نيازهاي اوليه به شمار آورده و به عنوان ابزاري جهت نمايان ساختن هويت و پايگاه اجتماعي متمايز و والاي خود نگريسته اند؟ مبناي پژوهش بر اين فرض اساسي استوار است که اگرچه 117 اقشار پايين و فرودست در ايران عصر قاجار از پوشاک به عنوان وسيله اي براي برطرف کردن نيازهاي اوليه و شغلي خود استفاده ميکردند، اما طبقات اشراف و اعيان ، پوشاک را به چشم کالايي براي انعکاس هويت و جايگاه فرادستانۀ خود و ابزاري براي نشان دادن سليقه و هنر زيباپسندانه و حس تشخص و تفاخر اشرافي خود نسبت به ساير طبقات مينگريستند.