چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مبانی علمی و فلسفی آموزش دانشآموزان تیزهوش در فنلاند و ایران و ارائه الگویی برای ایران انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان دانشگاهی بودند که تعداد 10 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشآموزان پسر تیزهوش منطقه 5 شهر تهران در سال 99-1398 بودند که تعداد 160 نفر آنها طبق جدول کرجسی و مورگان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته (57 گویهای) استفاده شد. دادهها در بخش کیفی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار Amos تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که مبانی علمی آموزش دانشآموزان تیزهوش در فنلاند دارای 16 شاخص، 4 مقوله معلمان ثابت، نیاز به تعاملهای مثبت و سازنده، اهمیت خودمختاری و بازی و اعتماد کامل و 2 مضمون عدم جداسازی و غربالگری دانشآموزان اعتماد و مبانی فلسفی آن دارای 16 شاخص، 5 مقوله ورزش و هنر، تاکید بر خلاقیت، علاقمندی به یادگیری، عدم توجه به تخیل و رویاپردازی و اصالت وجود/ انسانگرایی و 2 مضمون توجه به همه قابلیتها و عدم تفکیکگذاری بود. نتیجهگیری: با توجه به الگوی مبانی علمی و فلسفی آموزش دانشآموزان تیزهوش برای ایران، برنامهریزی جهت استفاده از آن برای بهبود شرایط آموزشی دانشآموزان تیزهوش ضروری است
Purpose: This research was conducted aimed to identifying the scientific and philosophical foundations of educating gifted students in Finland and Iran and providing a pattern for Iran.Methodology: Present study in terms of purpose was fundamental and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The study population in the qualitative section was documents and university experts, which number of 10 people were selected according to the principle of theoretical saturation by purposive sampling method. The study population in the quantitative section was gifted male students of district 5 of Tehran city in 2019-20 academic years, which 160 people were selected according to Krejcie and Morgan table by purposive sampling method. To collect data were used from semi-structured interview and researcher-made questionnaire (57 items). Data were analyzed in the qualitative section by open, axial and selective coding method and in the quantitative section by exploratory factor analysis and structural equation modeling Amos software.Findings: The results showed that the scientific foundations of teaching gifted students Finland have 16 indicators, 4 categories of fixed teachers, need to positive and constructive interactions, importance autonomy and play and complete trust and 2 themes of no segregation and screening of students and trust and its philosophical foundations have 16 indicators, 5 categories of sports and art, emphasis on creativity, interest to learning, Conclusion: According to the model of scientific and philosophical foundations of educating gifted students for Iran, planning is necessary to use it for improve the educational conditions of gifted students.
خلاصه ماشینی:
يافته ها ي بخش کمي نشان داد که دانش آموزان تيزهوش در فنلاند داراي ١٦ شاخص ، ٤ مقوله معلمان ثابت ، نياز به تعامل هاي مثبت و سازنده ، اهميت خودمختاري و بازي و اعتماد کامل و ٢ مضمون عدم جداسازي و غربالگري دانش آموزان و اعتماد و مباني فلسفي آن داراي ١٦ شاخص ، ٥ مقوله ورزش و هنر، تاکيد بر خلاقيت ، علاقمندي به يادگيري، عدم توجه به تخيل و روياپردازي و اصالت وجود/ انسان گرايي و ٢ مضمون توجه به همه قابليت ها و عدم تفکيک گذاري بود.
ir 208 مقدمه مفهوم هوش و تيزهوشي از مهم ترين متغيرهاي حوزه آموزش و تربيت است که مطالعات بسياري را به خود اختصاص داده ، اما پيش از نگاه به اين مفاهيم آموزشي، زمينه فکري و مباني فلسفي را بايد مورد مطالعه قرار داد که جهت گيري هاي اساسي نظام هاي يادگيري و آموزشي را در تبيين اين مفاهيم تعيين مي کند.
در کشورهاي اروپايي به نقل از آژانس اروپايي نيازهاي ويژه و آموزش European (٢٠١٩) دانش آموزان با استعداد در کلاس هاي عادي تحصيل مي کنند که امکان فردي سازي روش تدريس و يادگيري آنها وجود دارد در اين کلاس شرايط استفاده از برنامه هاي فني شده متناسب نياز خاص اين افراد فراهم شده است در حالي که وقتي دانش آموزان به طور کامل و تمام وقت از گروه همسالان خود جدا شده و در مدارس استعدادهاي درخشان مهم ترين دوره اجتماعي شدن و درک واقعي از نوجواني و پذيرش تفاوت ها را بايد تجربه کنند از گروه همسالان خود جدا مي شوند.