چکیده:
به نظر میرسد از نقاط ضعف فلسفه اسلامی در طول تاریخ فلسفه این نیست که انتزاعی و ذهنی محض باشد؛ بلکه اشکال عمده این است که غالباً بهصورت ذهنی صرف باقی مانده و امتداد عملی نیافته است. البته در این میان، فلاسفهای چون علامه طباطبایی(ره) به برخی مباحث فلسفی امتداد عملی بخشیدهاند. از جمله این تلاشها، تبیین خاصی از علیت است که در حکمت متعالیه وجود دارد؛ به اینگونه که ملاصدرا از مسأله وجود رابط بهطور بدیعی در بحث علیت بهره برده است. شاگردان مکتب متعالیه (مانند علامه طباطبایی) نیز به این مسأله توجه شایستهای داشتهاند. علامه طباطبایی(ره) در مسلک اخلاقی خود که درواقع خود برگرفته از مسلک اخلاقی ویژه قرآن (روش احراقیه) است، این تبیین ویژه از علیت را بهکار گرفته که در بحثهای تفسیری وی نیز متبلور است. طبق این تبیین، معلول در حکم وجود رابط و عینالربط به علت است. لذا توجه و درک این نگاه توحیدی سبب رفع رذایل اخلاقی میشود؛ زیرا ریشه رذایل در انسان، همان نفس اماره و منیت اوست. درحالیکه نگاه یادشده، جایی برای منیت انسان باقی نمیگذارد.
The main week point of Islamic philosophy is not its abstract nature rather it is the absence of practicality i.e. the Islamic philosophical issues have mostly been discussed in terms of mental aspects and have not been put into practice. Among all Muslim philosophers, Allama Tabataba’i seeks to synthesize the philosophical issues with practice and life. One of his attempts reflects in his explanation of Mulla Sadra's views on causality; Mulla Sadra employs connective existence innovatively in his theory of causality. Disciples of Mulla Sadra, including Allama Tabataba’i, followed his way too. Allama Tabataba’i employs Mulla Sadra's theory in his moral discussions which are inspired by the Holy Qur'an (the method of Ihraq). Also, he discusses the causality in a specific way in which finds expression in his Qur'anic commentaries. Based on the theory, the effect only represents the role of connective existence and is fully dependent on the cause. The theory and its monotheistic approach lead humans to avoid vice and immoral behavior. Because the vice behavior is rooted in the evil-prompting self and egotism. Therefore, Allama Tabataba’i's approach would leave no room for egotism
خلاصه ماشینی:
تأثیر تبیین علیت بر مبنای وجود رابط در حکمت متعالیه بر مسلک اخلاقی علامه طباطبایی1 علی اصغر جعفری ولنی 1 ، زهرا کوهسار 2 چکیده به نظر میرسد از نقاط ضعف فلسفه اسلامی در طول تاریخ فلسفه این نیست که انتزاعی و ذهنی محض باشد؛ بلکه اشکال عمده این است که غالباً بهصورت ذهنی صرف باقی مانده و امتداد عملی نیافته است.
علامه طباطبایی(ره) در مسلک اخلاقی خود که درواقع خود برگرفته از مسلک اخلاقی ویژه قرآن (روش احراقیه) است، این تبیین ویژه از علیت را بهکار گرفته که در بحثهای تفسیری وی نیز متبلور است.
». ایشان سپس کلام بزرگان را بیان میکند و در ادامه نظر خود را ـ که با دیدگاه دیگران متفاوت است ـ میگوید: «وجود معلول بما هو معلول، بهطور مطلق همان وجود علت است (یعنی وجودی مستقل از علت ندارد)؛ چراکه وجود عالی بهطور مطلق وجود سافل را در بر دارد.
براساس تبیین یادشده از تفسیر المیزان، میتوان به آیه 156 سوره بقره اشاره کرد که اگر گفته میشود «ما از خدا هستیم و به سوی او بازگردانده میشویم»، به این معناست که انسان و همه متعلقات او (یعنی ذات و افعال و تمام اموری که بهصورت ظاهری و اعتباری منتسب به انسان هستند) به سمت خداوند بازمیگردند (ر.
ازاینرو امر مورد تأکید در مکتب اخلاقی خاص علامه طباطبایی ـ که مبتنی بر قرآن است ـ این است که انسان خودش را کسی یا چیزی در مقابل خداوند نبیند و این آموزه و باور معرفتی، همان کنه بحث وجود رابط است.