چکیده:
پایان بند آیات قرآن کریم، عباراتی هستند که ظاهرا مستقل به نظر میرسند اما با متن آیه در ارتباط هستند. میان محتوای آیاتی با پایانبندهاییکسان، سازواری و هماهنگی برقرار است. در اینکه چرا خداوند در انتهای آیات متعددی از قرآن کریم، از خاتمه یکسان استفاده کرده است پژوهشی معناشناسانه میطلبد. دستیابی به ارتباط موجود میان آیاتی که خاتمه یکسان دارند، موجب شناخت لایههای پنهان آیات میشود. برای دستیابی به معرفت بیشتر از قرآن کریم، لازم است بررسی شود که آیات دارای خاتمه یکسان چه مفاهیم مشترکی دارند. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از روش کتابخانهای و با ابزار فیش برداری به وسیله مطالعه آیات مرتبط و تفاسیر شیعه و سنی، به این مهم پرداخته شود. طبق بررسیهای انجام شده مشخص شد محتوای اکثر آیاتی که به ماده «فقه» ختم شدهاند، در مورد منافقین است و این مطلب نشانگر آن است که بنیان شخصیت منافقانه در ضعف دین شناسی است و همین مسئله موجب شکل گیری نفاق در ایشان شده است.
The end of the verses of the Holy Qur'an are phrases that appear to be independent, but are related to the text of the verse. There is coherence and harmony between the content of verses with the same endings. Why God has used the same ending at the end of several verses of the Holy Quran requires a semantic research. Achieving the existing relationship between the verses that have the same ending leads to the recognition of the hidden layers of the verses. In order to gain more knowledge of the Holy Quran, it is necessary to check what the verses with the same ending have in common. In this research, an attempt has been made to address this issue by using the library method and by means of a survey tool by studying related verses and Shia and Sunni interpretations.According to the investigations, it was found that the content of most of the verses that ended with the article "Fiqh" is about the hypocrites, and this shows that the foundation of the hypocritical character is in the weakness of theology, and this issue causes the formation of hypocrisy in them. has been
خلاصه ماشینی:
امام علي (ع ) فرمود: ألا لا خير في علم ليس فيه تفهم ألا لا خير في قراءة ليس فيها تدبر ألا لا خير في عبادة ليس فيها تفقه ؛ آگاه باشيد در علمي که در آن تفهم نباشد و در خواندني که تدبر در آن نباشـد و در عبادتي که تفقه در آن نباشد، خيري نيست (ابن بابويه ، ١٤٠٣، ص ٢٢٦) در آيه ديگري دليل اينکه خداوند دلهاي افرادي را از فهم و درک دور مي کنـد ايـن مسـئله مي داند که اين افراد به دنبال بالا بردن فهم خود در اوامر الهـي نبودنـد و بـه جـاي پـذيرش و اطاعت از آيات قرآن کريم ، مي ترسيدند آيات نازل شده پرده از نفاقشان بردارد.
(و إذا ما أنزلت سورة نظر بعضهم إلي بعض هل يراکم من أحد ثم انصرفوا صرف الله قلـوبهم بأنهم قوم لا يفقهون (التوبه ، ١٢٧)؛ و هنگامي که سوره اي نازل شود برخي از منافقان بـه برخـي ديگر، نگاه [مرموزانه ] مي کنند [و به سبب نگراني از برملا شدن نفاقشان مي گويند:] آيـا کسـي شما را مي بيند؟ سپس بازمي گردند، خـدا دل هايشـان را [از حـق ] گردانيـده اسـت ؛ زيـرا آنـان گروهي هستند که نمي فهمند) ديگر گروهي از انسان ها که خداوند آنها را فاقد فهم و درک مي داند کساني هسـتند کـه بـه هنگام جنگ با مسلمانان همراهي نمي کنند.