چکیده:
روششناسی فقهی از قبیل مسائل مربوط به فلسفۀ فقه است. این عرصه، نحوۀ شکلگیری مسائل فقهی را هویدا میسازد. شهید صدر روش فقه را در دو مرحله «نظریه» و «تطبیق» سامان داده است. مراد از نظریه، تأثیر عناصر مشترک و از تطبیق تأثیر عناصر خاص بر عملیات استنباط است. خلاقیت و ابداعات وی در زمینه عناصر مشترک، افقهای جدید و متفاوتی را در مقابل فقهپژوهان میگشاید. از این رو ارائه تحلیلی از روش فقهی شهید صدر در مرحله نظریه ضروری مینماید. هدف از نگارش این اثر بازکاوی زاویهای از اندیشۀ شهید صدر است که در فهم ابعاد، اضلاع و آثار مدرسۀ فقهی وی تأثیر به سزایی دارد. ایشان جهت تعیین جایگاه عناصر مشترک در استنباط فقهی به ارائه ساختار متفاوت شکلی پرداخته و در همین راستا نظام محتوائی بدیعی را مطرح ساخته است. در بعد محتوائی به عناصری مانند: حقیقت و مراتب حکم، تزاحم حفظی، نسبت تحلیلی در معنای حرفی، مواقف عقلائی، حساب احتمالات، حق الطاعه، و غیره اشاره کرده است. این نوشتار در مرحلۀ پردازش از روش توصیفی و تحلیلی و در مرحلۀ گردآوری اطلاعات، از شیوۀ کتابخانهای برخوردار است.
Jurisprudential methodology is one of the issues of fiqh philosophy and also a description of the process of obtaining jurisprudential knowledge. Studying the jurisprudential works of Martyr al-Sadr from a methodological point of view shows that he organized the method of jurisprudence in two stages; theory and comparison (tatbiq). “Theory” means the common elements and “comparison” means the specific elements in inference processes. His creativity and innovations in the issue of common elements have opened new and different horizons in the analysis of jurisprudence issues. Providing an explanation of these innovations in the theory stage leads to the re-examination of the dimensions and sides of his methodological point of view. In order to determine the position of common elements in jurisprudential inference, Shahid al-Sadr has provided an innovative structure and also provided a new content system. In terms of content, she has mentioned the truth and levels of rule (hukm), Tazahum-e Hifzi, analytical relation in the literal meaning, the rational attitude (sirah al-ʻuqalayi), hisab al-ihtimalat, haqq al-taʻah, etc. How these elements influence the emergence of different jurisprudential results is considered a clear press. The descriptive-analytical method in the processing stage and the library method in the information gathering stage have been used in the present study.
خلاصه ماشینی:
شهید صدر علم را به عناصر مشترک در استدلال فقهی تعریف کرده؛ آنها را بهمنزلۀ دلیل بر حکم شرعی کلی دانستهاست (الصدر، 1417ق، بحوث فی علم الاصول، 1/31).
به این ترتیب، روش و منطق حاکم بر هر صنف بررسی میشود، در حالی که شرایط بحث از آنها به این میزان در تقسیم دوم ممکن نیست، چراکه در این تقسیم، قاعدهای که از دلالت لفظی، استقرائی و تعبدی برخوردار باشد و ازطریقِ یک دلیل در استدلال فقهی سهیم است، در صنف واحدی قرار داده شدهاست (الصدر، 1417ق، بحوث فی علم الاصول، 1/61).
این ساختار با نظر به محوریت ادله در اثبات حکم شرعی، از سبک تنظیم و ارائۀ متفاوت برخوردار است و کاربرد مسائل اصول در استنباط فقهی را بیشتر مورد ملاحظه قرار میدهد.
حکم شرعی از دیدگاه شهید صدر «تشریع صادرشده از ناحیۀ خداوند، برای تنظیم حیات انسان» است (الصدر، 1417ق دروس فی علم الاصول، 2/162).
تنوین تنکیر و تمکین یکی دیگر از نظریههایی که شهید صدر در ارتباط با دلیل شرعی لفظی مطرح کردهاست، نحوۀ دلالت اسم جنس بر اطلاق شمولی یا بدلی ازطریقِ دخول تنوین است (الصدر، بحوث فی علم الاصول، 1417ق، 3/433).
سیرۀ عقلایی شهید صدر بعد از تقسیم ادله به شرعی و عقلی، ادلۀ شرعی را به لفظی و غیرلفظی تقسیم میکند و ادلۀ معروف به لبی را در ذیل دلیل شرعی غیرلفظی با نظر به دلالت تقریر قرار میدهد (الصدر، دروس فی علم الاصول، 1417ق، 3/127).
Qom: Muʼassasat Tanẓīm wa Nashr Āthār al-Imām al-Khumaynī 14.
Buḥūth fī ʻIlm al-Uṣūl (Taqrīr Buḥūth al-Sayyid Muḥammad Bāqīr al-Ṣadr).