چکیده:
مدیریت دانش مخصوصا در سیستمهای آموزشی مطالعه استراتژی، فرایند و فنآوری بهمنظور کسب، انتخاب، سازماندهی، تصمیم و کاربرد تخصصها و اطلاعات حیاتی برای کسبوکار جهت بهبود کیفیت تصمیمگیری و بهرهوری سازمان است. همچنین فرایندی است که به سازمانها جهت تسلط بر اطلاعات و دانش مهم که بخشی از حافظه سازمان است و معمولا در یک قالب بدون ساختار بوده در یک قالب و شکلی که بتواند بین افراد مبادله شود، وجود داشته باشد و دانش که شکلی از سرمایه است در کل سازمان برای موفقیت سازمان توسعه یابد. سازمانهایی که مدیریت دانش را در قابلیت اصلی خود مستقر کرده اند، تفاوت چشمگیری نسبت به سایر سازمانها دارند از جمله این تغییرات سرعت فرایندها، شناسایی و سازگاری با تغییرات، حفظ و رشد داراییهای فکری و مزیت رقابتی پایدار از طریق خلاقیت مستمر است. بدون تردید دانش مهمترین منبع سازمان است. بدیهی است چنین منبعی باید محافظت، بهسازی و اداره شود و از هر تکنیک و روشی که رشد بهتر آن را فراهم کند، استفاده شود. سازمانهای امروزی به صورت فزاینده با محیطهای پویا و در حال تغییر مواجهاند و بنابراین به منظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. در چنین شرایطی، سازمانهایی موفق و کارآمد محسوب میشوند که علاوه بر هماهنگی، با تحولات جامعه امروزی بتوانند مسیر دگرگونیها را نیز در آینده پیش بینی کرده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر هدایت کنند. در واقع سازمانهای امروز برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی و انطباق با محیط ناپایدار و متغیر بیرون به نوآوری نیاز دارند. «شعار نابودی در انتظار شماست مگر اینکه نوآور باشید» پیشروی مدیران همه سازمانها قرار دارد. ظهور نوآوری در دانش نه تنها سازمان را قادر میسازد نسبت به رقبا مزیتی رقابتی بدست آورند، بلکه ابزار سودمندی برای ارتقای عملکرد را ارائه میکند. دانش به عنوان منبع عمدهای برای کارآفرینی و بهرهوری سازمانی از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. هدف عمده مدیریت دانش ایجاد سازماندهی آموزشی و محیطی است که در آن افراد دانش خود را توسعه داده، با یکدیگر تبادل نموده و با دانش دیگران ترکیب کنند و نهایتآ آن را به کار ببندند.