چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی براساس منابع اسلامی و با تاکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی است. بدین منظور به منابع دست اول اسلامی (قرآن و روایات) و نیز آثار مکتوب علامه مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردیدند. داده ها به شیوه تحلیل محتوای کیفی متون، بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردیدند. یافته ها نشان داد: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع هستند و روش «تجربی» تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش «تجربی» قابل اعتماد است و اطمینان عرفی را در پی دارد و در برخی شرایط یقین آور است. 4) روش «نقلی» برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد عقل است. 6) ارزش مداری در انتخاب روش ها و فنون حاکم است.
The aim of this research is to identify and explain the methodological foundations of Islamic psychology based on Islamic sources with an emphasis on the thoughts of Allameh Misbah Yazdi. Thus, I referred to the first-hand Islamic sources (the Holy Qur'an and Islamic narrations) as well as Allameh's written works and collected the data related to the process of knowledge, methods of knowledge and tools of knowledge. Then I examined the data and compared them with psychological topics using the method of analyzing the qualitative content of texts. According to the outcomes: 1) the investigation method always depends on the nature of the subject and is not arbitrary. 2) The methods of discovering facts are diverse and the "experimental" method is sufficient for only one group of facts. 3) The "experimental" method is reliable and leads to what is called ‗confidence‘ and leads to certainty in some conditions. 4) The "narrative" method is useful for the knowledge of extra-sensory and extra-intellectual realities and is a way to discover reality. 5) The ultimate tool of knowledge that dominates all methods is reason. 6) The selection of methods and techniques are based on values.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس براي شناسايي مباني روششناختي روانشناسي اسلامي از روش «تحليل محتواي آيات و روايات» و نيز انديشههاي مکتوب علامه مصباح يزدي استفاده شده است.
ولي اگر موضوع مطالعه داراي ماهيتي غيرمادي (مانند مجردات) يا مرکب (همانند انسان) باشد که اساساً مرکب از دو جوهر به شدت مرتبط با همديگر تشکيل شده، بهگونهايکه جوهر اصيل آن «نفسِ» مجرد و غيرمادي است، در اين صورت نميتوان براي کشف قانونمنديهاي حاکم بر چنين موجود مرکبي که داراي بعد غيرمادي نيز هست، صرفاً به روش «تجربي» اکتفا کرد.
در اين علم است که بحث ميشود هر علمي به لحاظ ماهيت مسائل آن، روش ويژهاي براي اثبات دارد و هر مسئلهاي را با هر روشي نميتوان اثبات کرد.
براي شناخت هريک از اين ابعاد، بايد از روش متناسب با آن بعد بهره گرفت؛ مثلاً در بعد زيستي و بدني پديدههاي مادي و فيزيکي با روش «تجربي» قابل بررسي است، و وقتي سخن از حالتهاي درون انسان ميشود، باید از روش «درونبيني» و «شهود دروني» استفاده کرد.
علامه مصباح يزدي درباره کثرتگرايي در روش و لزوم بهرهگيري از روشهاي متفاوت اظهار داشته است: اگر پرسيده شود که براي اثبات و حل مسائل يک علم، از چه روشي بايد استفاده کرد؟ يک پاسخ کلي که نزديک به بديهي است، اين است که روش هر علمي متناسب با سنخ مسائل آن علم است؛ يعني اگر مسئلهاي که ميخواهيم آن را اثبات کنيم حسي باشد، راه اثباتش تجربه حسي است؛ اگر مسئله تاريخي باشد راه اثبات آن بررسي اسناد و مدارک تاريخي است، و اگر مسئله عقلي محض باشد راه اثباتش هم عقل است.