چکیده:
ای برادر قصه چون پیمانه یی است
معنی اندر وی مثال دانه ایست
دانهی معنی بگیرد مرد حق
ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
مولانا عارفی است که از شریعت و طریقت به حقیقت رسیده است او با شوقی وافر و شوری عارفانه میخواهد عرفان عملی را به مریدان و شیفتگان راه طریقت و عاشقان حقیقت آموزش دهد و در این رسالت خطیر خویش، برای بیان مفاهیم والا از ثمثیل بهره جسته است وی مفاهیم ژرف و عمیق عرفانی را در قالب قصهها و حکایات شیرین بیان میکند و این حکایات گاه از زبان جانوران و حیوانات بیان میشود و گاه از زبان پرندگان که در این مجال به بررسی پرندگان نمادین چون: باز، بط (مرغابی) بلبل، جغد، زاغ، سیمرغ، طاووس، طوطی، عقاب، فاخته، لک لک، مرغ، و در نهایت هدهد در مثنوی معنوی مولوی و بر اساس تنظیم الفبایی پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
در مثنوی معنوی نیز سیمرغ اغلب تمثیل موجود برتر و یا موجود عظیم و کامل است در بیت زیر مولوی میگوید حتی اگر ما به بز بلند آشیان و سیمرغ هم تبدیل شویم باز عامل افتادن ما در دام، نفس شریر است (خیری، همان پیشین، ص42): دم به دم ما بستهی دام نویم هر یکی گر باز و سیمرغی شویم و در بیت زیر نیز درویش فارغ از معنا به مرغ خانگی و عارف کامل به سیمرغ هوا تشبیه شده است: مرغ خانه است او، نه سیمرغ هوا لوت نوشد او، ننوشد از خدا و باز در بیت زیر نیز سیمرغ کنایه از موجودات و انسانهای برتر است: هر که کژ جنبد به پیش جنبشم گرچه سیمرغست، زارش میکشم اما در این بیت سیمرغ کنایه از عارفان بالله است: جای سیمرغان بود آن سوی قاف هر خیالی را نباشد دست باف در ابیات زیر روح به سیمرغ تشبیه شده است: وزهوایی کاندرو سیمرغ روح پیش از این دیده ست پرواز و فتوح ظل او اندر زمین، چون کوف قاف روح او، سیمرغ بس عالی طواف (همان، بیت 2962).
و در این بیت زیر نیز میگوید: من تا کی باید چون فاخته کوکو بگویم: چند همچون فاختهی کاشانه جو کو و کو وکو وکو و کو وکو؟ لک لک: در مثنوی لک لک گاه سمبل صوفی و سالک و گاه برای بیان همجنسی و تقارن و گاه نیز در معنی همان پرنده معروف آمده است: مولانا در فصل (انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح مأوکم غورا) هنگامی که میخواهد بگوید تمام کائنات به حمد گفتن او مشغولند میگوید لک لک مرتب لک لک میگوید یعنیای خالق، ملک جهان از آن توست.